آمادگی دفاعی متوسطه دوم نجف آباد

وبلاگ گروه دفاعی نجف آباد

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

شهید آیت الله دستغیب

شهید آیت الله دستغیب

ولادت[ویرایش]

در عاشورای 1332 ق. در شیراز کودکی به دنیا آمد که چون آن ایام، روزهای پرسوز شهادت سالار شهیدان، امام حسین علیه السلام بود نامش را «عبدالحسین» نهادند. خاندان عبدالحسین از سادات حسنی و حسینی بشمار می رفتند که از حدود چهار قرن پیش در شیراز به «دستغیب» معروف شده بودند. سیادت نشان افتخار این خانواده بود و حلقه‌های نورانی پیوند او را (با سی و دو واسطه) به حضرت «زید شهید» فرزند امام سجاد علیه السلام می رساند.[۱]

از این خاندان در طول تاریخ عالمان بزرگ برخاسته اند از جمله امیر فضل الله بن محب حسینی (متوفای 1043)، سید حکیم دستغیب (متوفای 1077)، میرزا ابوالحسن دستغیب (متوفای بعد از 1300 ق) میرزا هدایت الله (متوفی 1320 ق) میرزا ابومحمد دستغیب و آقا سید محمدتقی پدر سید عبدالحسین.

تحصیل[ویرایش]

سید عبدالحسین درس را از مکتب‌خانه شروع کرد و با فراگیری قرآن و نصاب و خواندن چند کتاب منظوم منشور فارسی دوره مکتب را پشت سر گذاشت. پس از آن شروع به تحصیل علوم اسلامی نمود و درس های ابتدایی حوزه علمیه را نزد پدر خواند و از محبت‌های پدرانه و استادانه اش بهره برد. در سال 1342 ق. در حالی که یازده ساله بود پدر را از دست داد و در نوجوانی روح لطیفش سخت آزرده و از نعمت پدر محروم گشت.

پس از فوت پدر تحصیلات را در مدرسه خان شیراز ادامه داد و از نورانیت و روحانیت مدرسه نیز بهره‌مند بود. این مدرسه در مدت حیات خود انسان های پاک و والاتباری را در خود جای داده بود و آنان با دعاها و خلوص و معرفت خود فضای آن را عطرآگین کرده بودند. صدرالمتالهین شیرازی و بسیاری از عالمان بزرگ در این مدرسه درس خوانده بودند.

او در حوزه شیراز مدت ها به تحصیل پرداخت و نزد اساتیدی همچون شیخ اسماعیل، ملا احمد دارابی، و آیت الله ملا علی‌اکبر ارسنجانی دوره مقدماتی و سطح را به پایان رساند پایان یافتن دروس سطح حوزه او همزمان با غائله کشف حجاب رضاخانی بود و دستغیب جوان در همان سنین (حدود 25 سالگی) به مبارزه با این تهاجم بزرگ پرداخت. اما مأموران او را زیر فشار قرار دادند و او نیز در سال 1314 ش. مجبور به حرکت به سوی نجف شد.[۲] در نجف اشرف تحصیلات خود را ادامه داد و با تلاش پیگیر در طول هفت سال به مقام شامخ اجتهاد نایل آمد.

استادان[ویرایش]

آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، آقا سید باقر اصطهباناتی، شیخ محمدکاظم شیرازی از معماران علمی او در حوزه نجف بودند.

تهذیب[ویرایش]

روح جستجوگر آن شهید بزرگوار، بلند پروازتر از آن بود که به درس و بحث بسنده کند و از علوم مرسوم حوزه نجف سیراب شود. عطش عصیانگر او پس از سال ها درس و تدریس آرام نگرفت و او همچنان در پی یافتن صاحبدلی بود که بتواند او را به وادی ایمن رسانده، در معرفت خود و خدای خویش به کمال برساند. در همان ایام این توفیق و موهبت نصیب او شد و به محضر پرفیض استاد اخلاق حوزه نجف، عارف نامور میرزا محمدعلی قاضی تبریزی رضوان الله علیه راه یافت و در مکتب عرفانی او رشد کرد.

پس از گذشت چند سال مرحوم قاضی به سرای باقی شتافت و او به محضر آیت الله آقا شیخ محمدجواد انصاری همدانی را یافت و مدت‌ها تحت نظر وی راههای ظریف و لطیف معرفت نفس را طی کرد. ارتباط او با آیت الله انصاری همدانی در ایامی بود که وی در شیراز بسر می برد و برای استفاده از استاد به همدان می‌رفت.

سفر به عنایت دوست[ویرایش]

سال 1321 ش آیت الله با کوله‌باری از علم و معرفت عزم سفر به سوی شهر خود کرد. در این کوچ مبارک لطایفی نهفته بود که نشان از عنایت خدای سبحان و ولی عصر عجل الله تعالی فرجه شریف به ایشان داشت. او خود در ابتدا اندیشه بازگشت به شیراز را نداشت اما روزی به درس آقا شیخ محمدکاظم شیرازی حاضر شد و استاد به ایشان گفت: آقای دستغیب یکی از علما برای شما خواب خوبی دیده است بهتر است شما به شیراز برگردید. او در حالی که سخت مشغول تحصیل بود و در صورت ماندن، در آسمان فقاهت درخششی شایسته می نمود اما قصد بازگشت کرد.

داستانی که حاج مؤمن شیرازی حکایت کرده نشان از توجه اولیاء الهی به سید عبدالحسین دستغیب دارد و آن چنین است: در جوانی خادم مسجد سردزک بودم. مدت‌ها بود که آرزوی دیدار حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه شریف را داشتم شوق دیدار چنان در جانم شعله می کشید که خورد و خوراک را از من گرفته، از خوردن و آشامیدن غافل می شدم. با این حال عهد کردن تا آقا را نبینم چیزی نخورم.

دو روز گذشت و من هیچ غذا نخورده بودم. تشنگی بر من سخت گرفت به ناچار جرعه‌ای آب نوشیدم و بیهوش شدم. ناگاه صدایی را شنیدم که مرا صدا می زند. حاج مؤمن برخیز مگر نمی دانی کاری که انجام دادی (نخوردن و نیاشامیدن) در دین اسلام حرام است. دیگر از این کارهای نامشروع بپرهیز. از صدایش جانی گرفتم و برخاسته، نشستم که چشمم به صورتی پرجمال افتاد و آقا را بالای سرم دیدم. به من فرمود حاج مؤمن برایت غذا می فرستد، بخور. آقا سید هاشم (امام جماعت مسجد سردزک) نیز به مشهد می‌روند شما هم با ایشان بروید. چون به قم رسیدید شخصی را ملاقات خواهید کرد، به دستورش رفتار کنید آن گاه به من خرج سفر مشهد را مرحمت کردند و از برابر چشمم ناپدید شدند.

به حال خود که آمدم ثلث از شب گذشته بود و در مسجد هیچ کس نبود شنیدم کسی کوبه در را می کوبد. رفتم در را باز کردم، آقایی پشت در بود، عبایی بر سر کشیده و شناخته نمی شد. ظرف غذایی به من داد و دو مرتبه گفته: این غذا را تنها بخور.

چنان بوی عطری از غذا به مشامم رسید که تا به حال هرگز غذایی با آن بو ندیده بودم در خود قدرت عجیبی احساس کردم و مشغول کارهای مسجد شدم. پس از چند روز با آقا سید هاشم به طرف مشهد حرکت کردیم. دو روز در قم ماندیم. در یکی از روزها در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها زیارت می خواندم که مردی قباپوش با عبایی قهوه‌ای بر دوش و کلاه پشمی معمول آن زمان بر سر به من گفت: حاج مؤمن، در صحن منتظر شما هستم. پس از زیارت شما را ملاقات می کنم. پس از زیارت به دیدارش شتافتم. باوقار بود و متین و آثار زهد و تقوا در چهره‌اش نمایان. گفت به تهران می روید و پس از ده روز دیگر دروازه تهران شما را ملاقات خواهم کرد.

(او با ما همسفر شد و) چون نزدیک مشهد رسیدیم و گنبد حضرت امام رضا علیه السلام درخشش کرد ماشین در جایی ایستاد و آن عارف روشن ضمیر به من گفت: تمام این سفر و برنامه‌ها برای الان بوده است. حاج مؤمن مرگ من نزدیک شده، غسل و کفن و دفن من به عهده شماست. کفنم را همراه آورده‌ام. دوازده تومان پول هم به من داد و گفت این پول هم خرج مراسم خاک سپاری، گفتم حالا تکلیف من چیست؟

گفت: سیدی از اهل شیراز که تحصیلاتش در نجف تمام شده به شیراز برمی‌گردد با او مجالست داشته و همراهش باش که برای تو سودمند است. نشانه این سید آن است که مسجد جامع شیراز را که زیر خاک پوشیده است با کمک مردم احیا می کند. شما قبل از آن سید می‌میرید و آن سید عهده‌دار دفن شما خواهد شد. بدان که آن سید را شهید می‌کنند. آن نیک مرد در همان محل رو به قبله خوابید و جان سپرده و او را به مشهد برده، باشکوه فراوانی به خاک سپردیم.

آثار علمی آیة الله دستغیب[ویرایش]

  • سید عبدالحسین دستغیب، مظالم، تنظیم و تصحیح و مقدمه: سید محمد هاشم دستغیب، شیراز، کانون تربیت، 1362، چاپ اول، 184 صفحه.
  • سید عبدالحسین دستغیب، حقایقی از قرآن، تنظیم و تصحیح و مقدمه: سید محمد هاشم دستغیب، قم، دارالکتاب، 1354، 301 صفحه.
  • سید عبدالحسین دستغیب، قیامت و قرآن، تنظیم و تصحیح و مقدمه: سید محمد هاشم دستغیب، شیراز، کانون تربیت، 1362، 230 صفحه.
  • سید عبدالحسین دستغیب، آدابی از قرآن، مقدمه و تنظیم و تصحیح: سیدمحمد هاشم دستغیب، شیراز، کتاب خانه مسجد جامع عتیق شیراز، 1362، 213 صفحه.
  • سید عبدالحسین دستغیب، معاد، 1373، چاپ چهارم، 176 صفحه.
  • سید عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1379، چاپ سیزدهم، ج 1 و 2، 848 صفحه.
  • سید عبدالحسین دستغیب، صلاة الخاشعین، تهران، انتشارات ارشاد و فرهنگ اسلامی، 1374، چاپ هفتم، 142 صفحه.

تلاش برای جامعه[ویرایش]

در سال 1321 ش آیت الله دستغیب برخلاف میل خود و به توصیه استادانش به ایران بازگشت. بنابراین آیت خدایی، عارف سالک شیرازی با گرفتن اجازه اجتهاد از استادانش به شیراز مراجعت کرد. با آمدن به شیراز از ابتدا در مسجد طالبیون به اقامه جماعت پرداخت و پس از آن چون ماه رمضان نزدیک می شد و جمعیت زیادتر، صلاح دیده شد که طاق منبری مسجد جامع عتیق شیراز را (شبستان وسطی مسجد جامع) نخاله برداری و آماده انجام مراسم ماه رمضان شود. این کار با زحمت فراوان انجام شد و مسجد تا حدودی آماده پذیرایی زائران خانه دوست شد.

پس از ماه رمضان و زمینه‌سازی‌ها آقای دستغیب تصمیم گرفتند مسجد را از آن غربت درآورند و آن بنای مقدس و دیرینه را احیا نمایند. بر این اساس کار را شروع کردند. پس از چندین سال تلاش پیگیر سید خوب شیراز و مردم مؤمن آن دیار کار تکمیل بنا پایان یافت.[۳] از آن پس شهید دستغیب در مسجد جامع عتیق کار فرهنگی وسیعی را شروع کرد.

او که از پشتوانه غنی اخلاقی برخوردار بود انسان های زیادی را جذب مسجد کرد. شیوه‌های تربیت اسلامی را در قالبی لطیف برای نسل های جامعه مطرح کرد و خود عملا به تربیت جوانان و مستعدان جامعه اسلامی همت گماشت. بسیاری از سوره‌های قرآن را در آن روزگاران تفسیر کرد (که در بخش تالیفات از آن نام خواهیم برد) و زمینه تربیت عده‌ای را فراهم نمود.

این برنامه‌های زندگی ساز تا قبل از سال 1340 به خوبی پیش می رفت و او در این کار پرتوفیق‌ترین بود. علاوه بر این در شیراز نیز کارهای خدماتی فراوانی را بنیان و تکمیل کرد. از ساختمان مساجد و مدارس و تعمیر آن ها و تأسیس مراکز خدماتی و خیریه گرفته تا ایجاد مشاغل گوناگون برای کارگران و بیکاران و دستگیری مستمندان همه را عهده‌دار شد و از عهده خدمت و تلاش به نحو شایسته برآمد.

شایستگی‌های روحی[ویرایش]

گر چه آیت الله دستغیب در خدمت به مردم مضایقه نمی کرد و زمان بسیاری به این کار اختصاص می داد، حال و هوای دعا و مناجات را رها نکرد بلکه چون در عرصه اجتماع آسیب پذیری بیشتری وجود دارد باید از سلاح و سپر دعا و یاد حق بیشتر جست. همسر ایشان نقل می کند که در برخی از شب ها ناله‌های پرسوز و گداز آقا خواب را از من می‌ربود و نمی‌توانستم بخوابم. به غذایی ساده بسنده می‌کرد و زیاد می‌شد که به نان و پنیری راضی بود. بعضی روزها با نان پیاز سر می کرد و هرگز معترض نبود. بعضی از شب ها با دوست بزرگوارش حاج مؤمن پیش هم بودند و به مناجات مشغول و شبهای ماه رمضان تا صبح به دعا و نیاز به درگاه دوست قیام می‌کردند.

برخوردهای اجتماعی، خانوادگی تربیتی اش همه از خودسازی های پیوسته در طول عمرش حکایت می کرد. با این که هشت فرزند داشت به امور همه با صبر و حوصله می‌پرداخت و خیلی مراقب بود بچه‌ها مادرشان را اذیت نکنند. اساساً او نسبت به همسرش احترام خاص قائل بود. هیچ گاه برای بیدار کردن بچه‌ها برای نماز صبح یا کار دیگر سرزده بر آن ها وارد نمی شد بلکه در می زد و آن ها را صدا می کرد. یکی از دختران آن سالک پرهیزگار می گوید: برای نماز صبح در می‌زد و مرا چون خیلی زود بیدار می شدم و سحرخیز بودم با این عنوان زیبا صدا می زد: خانم بهشتی، خانم بهشتی، وقت نماز است. پاشو!

صبح‌ها به پیاده روی می‌رفت و از نسیم صبحگاه استفاده می کرد. در راه بازگشت نان می خرید و به خانه می‌آمد. سپس چای و صبحانه را آماده می کرد. ما را صدا می زند تا با هم صبحانه بخوریم. براستی خداوند در زمین عده‌ای را برمی‌گزیند و فراوان شایستگی‌های انسانی را نصیبشان می کند به طوری که هر دوستدار کمالی را به سر وجد می‌آورد.

در سر سفره، بسم الله آغازین را بلند می گفت و پس از هر لقمه باز بلند می گفت الحمدالله. این طور بچه‌ها نیز یاد می‌گرفتند. در مسائل خانوادگی نه جبارانه برخورد می کرد نه بی‌تفاوت بود و نه از دیگران سلب اختیار می کرد. یکی از فرزندان ایشان نقل می کند: هنگامی که خواهرم می‌خواست ازدواج کند چهارده ساله بود. او را در اتاق بالا صدا زد و با او حرف زد. به او گفته بود. ببین دختر جان، آقای... را من از بچگی می‌شناسم. فرد لایقی است. این آقا از کوچکی نمازش ترک نشده. من نظرم این است که شما در صورت ازدواج با ایشان سعادتمند می شوید. نظر خودت چیست؟ هر چه شما بگویید آقاجان! و آقا گفته بود: شما می خواهیم زندگی کنید، من چی بگم؟!

در شیوه زندگی معتقد بود که: ما باید از همه مردم سطح زندگی‌مان پایین‌تر باشد تا مردم به روحانیت شیعه بدبین نشوند. روزی یکی از دخترانشان به ایشان می‌گوید: آقا جان، پول بده برم لباس بخرم! آقا می‌گوید: «وصله لباست کو؟» یعنی چنین نیست که لباس انسان تنها به دلیل این که نو نیست نیازمند تعویض باشد.

۱۹ آذر ۹۷ ، ۰۸:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

امام حسن عسکری2

حضرت امام حسن عسکری  (ع ) 
امام حسن عسکری (ع ) در سال 232هجری در مدینه چشم به جهان گشود . مادر والا گهرش سوسن یا سلیل زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت راداشت ، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد . این زن پرهیزگار در سفری که امام عسکری (ع ) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد . کنیه آن حضرت ابامحمد بود .

صورت و سیرت امام حسن عسکری  (ع ) 
امام یازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت . ابروهای سیاه کمانی ، چشمانی  درشت و پیشانی گشاده داشت . دندانها درشت و بسیار سفید بود . خالی بر گونه راست داشت . امام حسن عسکری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود . راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش - در ایام عمر کوتاه خود - روشن کرد .

دوران امامت 
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسکری (ع ) به سه دوره تقسیم می گردد : دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت . دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت . دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت می باشد . دوره امامت حضرت عسکری (ع ) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود . خلفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلندپروازیهایی داشتند . امام حسن عسکری (ع ) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانید . زندانبان آن حضرت صالح بن وصیف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود ، تا بتواند آن حضرت را - به وسیله آن دو غلام - آزار بیشتری دهد ، اما آن دو غلام که خود از نزدیک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثیر آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاری گراییده بودند . وقتی از این غلامان جویای حال امام شدند ، می گفتند این زندانی روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نیاز با معبود خود سرگرم است و با کسی سخن نمی گوید . عبیدالله خاقان وزیر معتمد عباسی با همه غروری که داشت وقتی با حضرت عسکری ملاقات می کرد به احترام آن حضرت برمی خاست ، و آن حضرت را بر مسند خود می نشانید . پیوسته می گفت : در سامره کسی را مانند آن حضرت ندیده ام ، وی  زاهدترین و داناترین مردم روزگار است . پسر عبیدالله خاقان می گفت : من پیوسته احوال آن حضرت را از مردم می پرسیدم . مردم را نسبت به او متواضع می یافتم . می دیدم همه مردم به بزرگواریش معترفند و دوستدار او می باشند . با آنکه امام (ع ) جز با خواص شیعیان خود آمیزش نمی فرمود ، دستگاه خلافت عباسی  برای حفظ آرامش خلافت خود بیشتر اوقات ، آن حضرت را زندانی و ممنوع از معاشرت داشت . " از جمله مسائل روزگار امام حسن عسکری (ع ) یکی نیز این بود که از طرف خلافت وقت ، اموال و اوقات شیعه ، به دست کسانی سپرده می شد که دشمن آل محمد (ص ) و جریانهای شیعی  بودند ، تا بدین گونه بنیه مالی نهضت تقویت نشود . چنانکه نوشته اند که احمد بن عبیدالله بن خاقان از جانب خلفا ، والی اوقاف و صدقات بود در قم ، و او نسبت به اهل بیت رسالت ، نهایت مرتبه عداوت را داشت " . " نیز اصحاب امام حسن عسکری ، متفرق بودند و امکان تمرکز برای آنان نبود ، کسانی چون ابوعلی  احمد بن اسحاق اشعری در قم و ابوسهل اسماعیل نوبختی  در بغداد می زیستند ، فشار و مراقبتی که دستگاه خلافت عباسی ، پس از شهادت حضرت رضا (ع ) معمول داشت ، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترین نوع درگیری  واداشته بود . این جناح نیز طبق ایمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلی  ، این همه سختی را تحمل می کرد ، و لحظه ای از حراست ( و نگهبانی ) موضع غفلت نمی کرد " . اینکه گفتیم : حضرت هادی (ع ) و حضرت امام حسن عسکری (ع ) هم از سوی  دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی  خود به آنها مراجعه می نمودند - کمتر معاشرت می کردند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (ع ) نزدیک بود ، و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند ، و جهت سیاسی و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند ، و پیش آمدن دوران غیبت در نظر آنان عجیب نیاید . باری ، امام حسن عسکری (ع ) بیش از 29سال عمر نکرد ولی در مدت شش سال امامت و ریاست روحانی اسلامی ، آثار مهمی  از تفسیر قرآن و نشر احکام و بیان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی  شیعیانی که از راههای دور برای کسب فیض به محضر امام (ع ) می رسیدند بر جای گذاشت . در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی جنبش علمی خاصی  را تجدید کرد ، و فرهنگ شیعی - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته های دیگر نیز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی چون یعقوب بن اسحاق کندی  ، که خود معاصر امام حسن عسکری بود و تحت تعلیمات آن امام ، گردید . در قدرت علمی  امام (ع ) - که از سرچشمه زلال ولایت و اهل بیت عصمت مایه گرفته بود - نکته ها گفته اند . از جمله : همین یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ایرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است ، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانید و بعدها از دوستداران و در صف پیروان آن حضرت درآمد .

شهادت امام حسن عسکری  (ع ) 
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری نوشته اند . در کیفیت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبیدالله بن خاقان گوید روزی برای پدرم ( که وزیر معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا - یعنی  حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد . خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد . یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود ، امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند ، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند . و طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود . بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است ، و ضعف بر او مستولی گردیده . پس بامداد سوار شد ، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطبای  مسیحی و یهودی در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبید و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند . و این کارها را برای  آن می کردند که آن زهری  که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته ، پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربیع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود . بعد از آن خلیفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد ، زیرا شنیده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی  خواهد شد ، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او می کردند ... . این جستجوها و پژوهشها نتیجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او - از طریق روایات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص ) می پیوست ، شنیده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص ) ولادت خواهد یافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد . بدین جهت به بهانه های  مختلف در خانه حضرت عسکری (ع ) رفت و آمد بسیار می کردند ، و جستجو می نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بیابند و او را نابود سازند . به راستی داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهیم (ع ) و حضرت موسی  (ع ) تکرار می شد . حتی قابله هایی  را گماشته بودند که در این کار مهم پی جویی  کنند . اما خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهید خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسیب زمان حفظ کرد ، و همچنان نگاهداری خواهد کرد تا مأموریت الهی خود را انجام دهد . باری ، علت شهادت آن حضرت را سمی می دانند که معتمد عباسی در غذا به آن حضرت خورانید و بعد ، از کردار زشت خود پشیمان شد . بناچار اطبای مسیحی و یهودی که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند ، به ویژه در مأموریتهایی که توطئه قتل امام بزرگواری مانند امام حسن عسکری (ع ) در میان بود ، برای معالجه فرستاد . البته از این دلسوزیهای ظاهری هدف دیگری  داشت ، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقیقت ماجرا بود . بعد از آگاه شدن شیعیان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکری  (ع ) شهر سامره را غبار غم گرفت ، و از هر سوی صدای ناله و گریه برخاست . مردم آماده سوگواری و تشییع جنازه آن حضرت شدند .

ماجرای جانشین بر حق امام عسکری 
ابوالادیان می گوید : من خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع ) می کردم . نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم . در مرض موت ، روزی من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن تا آنها را برسانم . سپس امام فرمود : پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهی  شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید ، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود . ابوالادیان به امام عرض می کند : ای سید من ، هرگاه این واقعه دردناک روی  دهد ، امامت با کیست ؟ فرمود : هر که جواب نامه من را از تو طلب کند . ابوالادیان می گوید : دوباره پرسیدم علامت دیگری به من بفرما . امام فرمود : هرکه بر من نماز گزارد . ابوالادیان می گوید : باز هم علامت دیگری بگو تا بدانم . امام می گوید : هر که بگوید که در همیان چه چیز است او امام شماست . ابوالادیان می گوید : مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چیز دیگری  بپرسم . رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم . وقتی به در خانه امام رسیدم صدای شیون و گریه از خانه امام بلند بود . داخل خانه امام ، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری  را دیدم که نشسته ، و شیعیان به او تسلیت می دهند و به امامت او تهنیت می گویند . من از این بابت بسیار تعجب کردم پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم . اما او جوابی نداد و هیچ سؤالی نکرد . چون بدن مظهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود ، خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند . چون جعفر به نماز ایستاد ، طفلی گندمگون و پیچیده موی ، گشاده دندانی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت : ای عمو پس بایست که من به نماز سزاوارترم . رنگ جعفر دگرگون شد . عقب ایستاد . سپس آن طفل پیش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی  امام علی النقی علیه السلام دفن کرد . سپس رو به من آورد و فرمود : جواب نامه ها را که با تو است تسلیم کن . من جواب نامه را به آن کودک دادم . پس " حاجزوشا " از جعفر پرسید : این کودک که بود ، جعفر گفت : به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام . در این موقع ، عده ای  از شیعیان از شهر قم رسیدند ، چون از وفات امام (ع ) با خبر شدند ، مردم به جعفر اشاره کردند . چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسیدند : بگو که نامه هایی که داریم از چه جماعتی است و مالها چه مقدار است ؟ جعفر گفت : ببینید مردم از من علم غیب می خواهند ! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت : ای مردم قم با شما نامه هایی  است از فلان و فلان و همیانی ( کیسه ای ) که در آن هزار اشرفی است که در آن ده اشرفی است با روکش طلا . شیعیانی که از قم آمده بودند گفتند : هر کس تو را فرستاده است امام زمان است این نامه ها و همیان را به او تسلیم کن . جعفر کذاب نزد معتمد خلیفه آمد و جریان واقعه را نقل کرد . معتمد گفت : بروید و در خانه امام حسن عسکری (ع ) جستجو کنید و کودک را پیدا کنید . رفتند و از کودک اثری نیافتند . ناچار " صیقل " کنیز حضرت امام عسکری (ع ) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او حامله است . ولی هرچه بیشتر جستند کمتر یافتند . خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نیز در کنف حمایت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان می باشد . درود خدای بزرگ بر او باد .

۱۹ آذر ۹۷ ، ۰۸:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

حضرت معصومه 3

تاریخ تولد و وفات

رضا استادی معتقد است که قدیمی‌ترین منبعی که تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه را ذکر کرده کتاب نور الآفاق (منتشر شده در ۱۳۳۴ق) نوشته جواد شاه عبدالعظیمی (م ۱۳۵۵ق) است. استادی با کنار هم گذاشتن مطالب متعددی از این کتاب نتیجه می‌گیرد بسیاری از ادعاهای آن از جمله تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه ساختگی است و از کتاب او به کتاب‎های دیگر نیز راه‌ یافته است.[۶] چند سال بعد از انتشار مقاله استادی، رسول جعفریان در اعتراض به ثبت شدن این تاریخ تولد و وفات در تقویم‌ها، خلاصه‌ای از تحقیقات استادی را منتشر کرد.[۷] سید ضیاء مرتضوی نیز در مقاله‌ای درباره تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه معصومه (س) همین نکته را تاکید می‌کند. او ضمن گزارشی از تلاش‌های بی‌نتیجه برای یافتن تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه، منابع مورد استناد جواد شاه عبدالعظیمی را نیز ساختگی و غیرقابل اعتماد معرفی می‌کند.[۸]

آیت الله سید موسی شبیری زنجانی، ضمن ساختگی دانستن تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه، ماجرای جعل آن را نیز نقل کرده است. [۹] نویسنده کتاب ریاحین الشریعه، تاریخ ادعا شده را بی‌اصل می‌داند. او مدعی است با مراجعه به منبع مورد ادعای شاه عبدالعظیمی چیزی در این باره نیافته است. او همچنین نقل می‌کند که این مطلب را با آیت الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی در میان گذارده و او نیز تاکید کرده است که این دو تاریخ ساختگی و جعلی است و آیت الله مرعشی شخص جاعل را می‌شناخته و انگیزه او را می‌دانسته است.[۱۰]

اسماء و القاب

کاشی‌کاری معرق متعلق به حرم حضرت معصومهامام رضا(ع): هر کس او (حضرت معصومه) را با شناخت از جایگاهش زیارت کند، بهشت برای اوست.

از القاب وی می‌توان به معصومه، طاهره، حمیده، بِرّه، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه، سیده، اُخت الرضا اشاره کرد.[۱۱] در زیارتنامه‌ای، از دو لقب صدیقه و سیدة نساء العالمین نیز برای او یاد شده است.[۱۲]

معصومه

«معصومه»، مشهورترین نام یا لقب این بانو است. این نام، از روایتی منتسب به امام رضا(ع) اخذ شده است که فرمود: «هر کس معصومه را در قم زیارت کند مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.»[۱۳] همچنین نقل شده که وی خود را معصومه، خواهر امام رضا (ع) معرفی کرده است.[۱۴]

کریمه اهل بیت

حضرت معصومه امروزه به کریمه اهل بیت(ع) شهرت دارد. گفته شده است این نامگذاری مستند به خوابی است که سید محمود مرعشی نجفی، پدر آیه الله مرعشی نجفی دیده و در آن یکی از ائمه (ع)، حضرت معصومه را «کریمه اهل بیت» خوانده و مرعشی را به زیارت قبر ایشان سفارش فرموده است.[۱۵]

ویژگی‌های شخصیتی

در منابع و متون دینی، این گونه نقل شده است که در میان فرزندان فراوانِ موسی بن جعفر (ع) پس از امام رضا (ع) کسی هم‌پای معصومه نیست.[۱۶]همچنین شیخ عباس قمی حضرت معصومه را برترین دختران موسی بن جعفر(ع) را دانسته است.[۱۷]

مقام علمی

نقل شده است که روزی عده‌ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسش‌هایی داشتند که می‌خواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند و ایشان در سفر بود. از این رو فاطمه معصومه (س) پاسخ آن پرسش‌ها را نوشت و به آنان داد. آنان از مدینه خارج شده و در بیرون شهر امام (ع) را دیدند. هنگامی که امام (ع) پرسش‌های آنان و پاسخ‌های معصومه (س) را مشاهده کرد، سه بار فرمود: «فِداها اَبوها» پدرش به فدایش باد.[۱۸]

از فاطمه معصومه (س)، احادیثی در موضوعاتی همچون حبّ آل محمد (ص)،[۱۹] مقام امیرالمومنین و شیعیان وی [۲۰] نقل شده است.

مقام شفاعت

بر پایه برخی روایات، حضرت معصومه از مقام شفاعت نزد خداوند برخوردار است و شیعیان با شفاعت او وارد بهشت می‌شوند. از جمله از امام صادق(ع)روایت شده است که:

«در قم، زنی از نسل من دفن می‌گردد که فاطمه نامیده می‌شود، با شفاعت او همه شیعیانِ ما وارد بهشت می‌شوند.»[۲۱]

همچنین در زیارتنامه حضرت معصومه به جایگاه او نزد خدا اشاره شده و از او درخواست شفاعت شده است.[۲۲]

ازدواج

حضرت معصومه (ع)، هرگز ازدواج نکرد. درباره ازدواج نکردن وی، دلایلی ذکر شده است؛ از جمله:

  1. وجود خفقان و اختناق در زمان خلافت هارون عباسی: خفقان در دوره خلافت هارون چنان شدید دانسته شده که شیعیان حتی جرأت پرسیدن سوالات شرعی خود از امام (ع) را نداشته‌اند؛ چه رسد به آنکه بخواهند با دختر امام موسی کاظم(ع) ازدواج کنند. پژوهشگران معتقدند زندانی شدن امام هفتم هم روی آوردن برای خواستگاری از دختران وی را کاهش داده است.[۲۳]
  2. همتا نداشتن:‌ برخی معتقدند کمال علمی و معنوی حضرت معصومه (ع) در حدی بوده که کسی همتای او برای ازدواج نبوده است. در مقابل گفته شده است که ائمه (ع)، هیچ گاه مانع ازدواج دختران خود نمی‌شده و در قول و عمل، مردان مؤمن را همتای زنان مؤمن می‌دانسته‌اند.[۲۴]
  3. وصیت موسی بن جعفر (ع): یعقوبی معتقد است امام هفتم به دختران خود وصیت کرده بود که ازدواج نکنند.[۲۵] پژوهشگران معتقدند اولا این وصیت بر خلاف سنت پیامبر (ص) و ائمه است، و در ثانی، در متن وصیت امام موسی بن جعفر، چنین توصیه‌ای وجود ندارد.[۲۶]

هجرت به ایران و ورود به قم

صاحب کتاب تاریخ قم می‌نویسد در سال ۲۰۰ق مأمون خلیفه عباسی، از امام رضا(ع) خواست که برای ولیعهدی از مدینه به مرو بیاید. پس خواهر ایشان در سال ۲۰۱ق به قصد دیدار برادر راهی مرو شد.[۲۷] گفته شده فاطمه معصومه پس از دریافت نامه برادرش، خود را آماده سفر کرد.[۲۸] حضرت معصومه با کاروانی از بستگان و خویشان راهی ایران شد. کاروان وقتی به ساوه رسید، دچار جنگ سختی با دشمنان اهل بیت شد و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه به شهادت رسیدند. فاطمه معصومه پس از دیدن جنازه‌های غرقه به خونِ عزیزانش به سختی بیمار شد.[۲۹] وی پس از این جریان، به خادم خود گفت او را به قم ببرد.[۳۰]

قول دیگر آن است که چون خبر بیماری حضرت معصومه به آل سعد رسید، تصمیم گرفتند خدمت او بروند و از وی درخواست کنند به قم بیاید. در این میان موسی بن خزرج اشعری یکی از اشعریان قم[۳۱] و از یاران امام رضا(ع) در این کار بر دیگران پیشی گرفت و خدمت فاطمه معصومه رسید، مهار شتر او را گرفت و فاطمه معصومه را وارد قم کرد و به خانه خود برد.[۳۲] در بعضی از منابع متأخر آمده است حضرت معصومه(س) در روز ۲۳ ربیع‌الاول وارد قم شد.[۳۳] فاطمه معصومه ۱۷ روز در خانه موسی بن خزرج ساکن و به عبادت و راز و نیاز مشغول بود. اکنون این خانه و عبادتگاه در شهر قم، به «سِتّیه» یا «بیت‌النور» مشهور است.[۳۴]

درگذشت

تاریخ وفات حضرت معصومه (س) در منابع متقدم ذکر نشده اما برخی از منابع متأخر وفات او را در ۱۰ ربیع‌الثانی سال ۲۰۱ قمری در ۲۸ سالگی عنوان کرده‌اند.[۳۵] برخی نیز ۱۲ ربیع‌الثانی را نقل کرده‌اند.[۳۶]

شیعیان پیکر او را تشییع کردند و در منطقه‌ای به نام بابلان(حرم کنونی) که متعلق به موسی بن خزرج بود به خاک سپردند. درباره ماجرای دفن حضرت معصومه، کرامات و امور خارق العاده‌ای نیز نقل کرده‌اند.[۳۷] موسی بن خزرج سایبانی از بوریا بر فراز قبر وی قرار داد تا اینکه در سال ۲۵۶ زینب دختر امام جواد (ع) که برای زیارت مزار عمه خود، به قم آمده بود، قبه‌ای بر فراز آن بنا کرد.[۳۸]

فضیلت زیارت

در برخی منابع شیعه، روایاتی در فضیلت زیارت حضرت معصومه آمده است. بر پایه روایاتی که از امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) نقل شده،بهشت، پاداش کسی است که او را زیارت کند.[۳۹] البته در برخی روایات، پاداش‌ بهشت، برای کسی دانسته شده که او را با معرفت و شناخت(عارفا بحقها) زیارت کند.[۴۰]

امام جواد(ع) فرموده است:

«هرکس قبر عمّه‌ام حضرت معصومه (س) را در قم زیارت کند، اهل بهشت خواهد بود.»[۴۱]

همچنین در ریاحین الشریعه از امام رضا (ع) نقل شده که هر کس معصومه را زیارت کند مرا زیارت کرده است.[۴۲]

زیارتنامه

در برخی از کتب شیعه، زیارتنامه‌ای از امام رضا(ع) برای حضرت معصومه نقل شده است.[۴۳] علامه مجلسی این زیارتنامه را در تحفة الزائرآورده[نیازمند منبع] و در مقدمه آن یادآور شده است که در این کتاب فقط زیارتنامه‌هایی را می‌آورد که سند آنها معتبر باشد.[۴۴]

گفته شده است حضرت زهرا(س) و حضرت معصومه تنها زنانی هستند که زیارتنامه ماثوره (زیارت‌نامه‌ای که سند آن به معصوم می‌رسد) دارند.[۴۵]

۱۹ آذر ۹۷ ، ۰۸:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

@Defaee110

کانال خانم کاظمی ،مسئول بسیج دانش آموزی خواهران :

@Defaeekh.najafabad

 

کانال سروش برای عضویت  همه ی دبیران دفاعی جهت استفاده ازپاورپونت ها ومطالب مورد نیاز:

@Defaee110


۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

ویدیو کنفرانس

ویدیو کنفرانس

زمان و نحوه برگزاری ویدیو کنفرانس استانی 

 

ضمن عرض خدا قوت ، به اطلاع می رساند ویدیو کنفرانس گروه آموزشی آمادگی دفاعی استان اصفهان طبق جدول زیر برگزار می گردد .
لذا از سرگروه ها و رابطین محترم این درس در نواحی و مناطق استان خواهشمندیم ضمن پیگیری آن از طریق اداره آموزش و پرورش ناحیه یا منطقه خود  ، به شرکت درآن در  زمان مقرر ،اهتمام ورزند .        با تشکر فراوان .
 

روز

تاریخ

ساعت

موضوع

مخاطبین

پنج شنبه

97.10.20

 


رسانه و آثار
مثبت و منفی آن 
 

سرگروه ها و رابطین درس
آمادگی دفاعی
نواحی و مناطق استان اصفهان
 


ساعت برگزاری ، پس از تایید اداره کل آموزش و پرورش استان ، اعلام می گردد .


۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

اهم بخشنامه ها3

 


با سلام و احترام
با عنایت به بند   14  برنامه عملیاتی سالانه استان و برنامه زمانبندی اعلام شده در همین سایت ، نحوه اجرای آزمون بر خط (آنلاین) استان اصفهان و منابع آزمون اعلام می گردد .زمان برگزاری آزمون بر خط استانی توسط گروه آمادگی دفاعی استان ، روز شنبه  97.11.27  می باشد .
به منظورهمراهی بیشتر با گروه آموزشی استان ، خواهشمندیم سرگروه های محترم نواحی و مناطق ، 30 سوال 4 جوابی به همراه کلید پاسخگویی تهیه و در یک فایل word ارسال نمایند .(از طریق ایمیل گروه دفاعی استان)
بدین ترتیب که 20 سوال از مقالات عمومی گاد و 10 سوال از مقالات آثار سیاسی اقتدار موشکی جمهوری اسلامی ایران طرح و ارسال گردد .(سوالات پس از بررسی در همین سایت جهت استفاده بیشتر همکاران عزیز بارگزاری خواهد شد .)
آخرین مهلت ارسال فایل word نمونه سوالات  سرگروه های نواحی و مناطق ، روز شنبه 97.10.29 می باشد .          با تشکر بسیار 

آزمون از مقالات زیر می باشد :   ( جهت دریافت مقاله مورد نظر ، روی عنوان مقاله کلیک نمایید .)

مقالات عمومی
نقش شهید حججی در احیای فرهنگ عاشورایی - اصفهان

  
بهبود روشهای یاددهی و یادگیری درس آمادگی دفاعی - آذربایجان شرقی

اهمیت و ضرورت یادگیری آمادگی دفاعی در مدارس - سمنان

مدافعان حرم و نقش همسران و مادران ایشان - کرمان

اقتصاد مقاومتی با تاکید بر اشتغال زایی - کرمانشاه

پدافند غیر عامل و سازمان های دفاعی در کشورهای جهان - گلستان

شیوه های نوین ترور بیولوژیک و راه های مقابله با آن - لرستان

آتئیست در میان جوانان - مرکزی

حوادث طبیعی و پیامد های آن - مازندران

شیوه های نوین کمک های اولیه در حوادث جاده ای - ایلام

مقالات آثار سیاسی اقتدار موشکی جمهوری اسلامی ایران
اصفهان
توجه فرمایید که هر همکار تنها یک بار می تواند در آزمون  شرکت نماید .( از طریق ثبت نام در سامانه آزمون آنلاین استان و شرکت در آزمون در زمان تعیین شده )

نام رابط آزمون

شماره همراه

تعدادسوالات هر شخص

زمان پاسخگویی 

نمره منفی

گردآفرید مجیدی

09133278432

30

20 دقیقه

دارد


۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۱:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

اهم بخشنامه ها2

 


با سلام و احترام
با عنایت به بند   14  برنامه عملیاتی سالانه استان و برنامه زمانبندی اعلام شده در همین سایت ، نحوه اجرای آزمون بر خط (آنلاین) استان اصفهان و منابع آزمون اعلام می گردد .زمان برگزاری آزمون بر خط استانی توسط گروه آمادگی دفاعی استان ، روز شنبه  97.11.27  می باشد .
به منظورهمراهی بیشتر با گروه آموزشی استان ، خواهشمندیم سرگروه های محترم نواحی و مناطق ، 30 سوال 4 جوابی به همراه کلید پاسخگویی تهیه و در یک فایل word ارسال نمایند .(از طریق ایمیل گروه دفاعی استان)
بدین ترتیب که 20 سوال از مقالات عمومی گاد و 10 سوال از مقالات آثار سیاسی اقتدار موشکی جمهوری اسلامی ایران طرح و ارسال گردد .(سوالات پس از بررسی در همین سایت جهت استفاده بیشتر همکاران عزیز بارگزاری خواهد شد .)
آخرین مهلت ارسال فایل word نمونه سوالات  سرگروه های نواحی و مناطق ، روز شنبه 97.10.29 می باشد .          با تشکر بسیار 

آزمون از مقالات زیر می باشد :   ( جهت دریافت مقاله مورد نظر ، روی عنوان مقاله کلیک نمایید .)

مقالات عمومی
نقش شهید حججی در احیای فرهنگ عاشورایی - اصفهان

  
بهبود روشهای یاددهی و یادگیری درس آمادگی دفاعی - آذربایجان شرقی

اهمیت و ضرورت یادگیری آمادگی دفاعی در مدارس - سمنان

مدافعان حرم و نقش همسران و مادران ایشان - کرمان

اقتصاد مقاومتی با تاکید بر اشتغال زایی - کرمانشاه

پدافند غیر عامل و سازمان های دفاعی در کشورهای جهان - گلستان

شیوه های نوین ترور بیولوژیک و راه های مقابله با آن - لرستان

آتئیست در میان جوانان - مرکزی

حوادث طبیعی و پیامد های آن - مازندران

شیوه های نوین کمک های اولیه در حوادث جاده ای - ایلام

مقالات آثار سیاسی اقتدار موشکی جمهوری اسلامی ایران
اصفهان
توجه فرمایید که هر همکار تنها یک بار می تواند در آزمون  شرکت نماید .( از طریق ثبت نام در سامانه آزمون آنلاین استان و شرکت در آزمون در زمان تعیین شده )

نام رابط آزمون

شماره همراه

تعدادسوالات هر شخص

زمان پاسخگویی 

نمره منفی

گردآفرید مجیدی

09133278432

30

20 دقیقه

دارد


۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۱:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

اهم بخشنامه ها

 

نوع و زمانبندی فراخوان های استانی درس آمادگی دفاعی استان اصفهان 



ردیف

نوع فراخوان

مخاطبین

محتوا

مهلت ارسال

1

تهیه محتوای درسی الکترونیکی

دبیران
متوسطه اول

درس هفتم
پدافند غیر عامل

98.2.7

2

تحلیلی بر اردوهای راهیان نورو ارائه
راهبردهای عملی
جهت نیل به اهداف

دبیران
متوسطه دوم

--------

97.11.27

3

تجارب ناب تدریس با تاکید بر تهیه و طراحی
طرح درس
زمینه محور یا موقعیت محور

دبیران
متوسطه اول
و دوم

پدافند غیر عامل

97.12.4




سرگروه های محترم نواحی و مناطق ضمن اطلاع رسانی کامل به دبیران محترم درس آمادگی دفاعی ، نسبت به جمع آوری ، بررسی و ارسال به موقع آثار همکاران ، به گروه آموزشی آمادگی دفاعی استان اصفهان ، اقدام فرمایند .
لازم به ذکر است  به آثاری که بعد از زمان اعلام شده ( در جدول بالا ) به دست ما برسد ترتیب اثر داده نخواهد شد .     

با تشکر بسیار


۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۱:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی