باعرض سلام وقبولی طاعات.
قابل توجه همکاران گرامی دردومقطع متوسطه اول ودوم...
لطفا بعدازبرگزاری آزمون دفاعی ؛سوالات دفاعی راهمراه پاسخنامه به ایمیل گروه آمادگی شهرستان شیهدپرورنجف آباد ارسال نمایید.باتشکر
سرگروه دفاعی
باعرض سلام وقبولی طاعات.
قابل توجه همکاران گرامی دردومقطع متوسطه اول ودوم...
لطفا بعدازبرگزاری آزمون دفاعی ؛سوالات دفاعی راهمراه پاسخنامه به ایمیل گروه آمادگی شهرستان شیهدپرورنجف آباد ارسال نمایید.باتشکر
سرگروه دفاعی
به گزارش بولتن نیوز، انتشارات روایت فتح که پیش از این در مجموعههای «نیمه پنهان ماه»، زندگی شهدای دفاع مقدس را از زبان همسرانشان روایت میکرد، زندگی شهید محمدحسین محمدخانی را به روایت همسرش منتشر کرده است.
شهید محمدحسین محمدخانی، یکی از شهدای مدافع حرم است، او در 30 سالگی در سوریه به شهادت رسید و این روزها کتاب زندگیاش به روایت همسرش، مرجان درعلی منتشر شده است.
شهید محمدخانی از فعالان بسیج دانشجویی بود و در علمیات های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت میکرد، کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی اوست که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو میکند.
در بخشی از کتاب آمده است:
«آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم، بلندبلند اعتراضم را به بچهها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود، زور می زد تا جلوی خندهاش را بگیرد. معراج شهدای دانشگاه انگار ارث پدرش بود.هر موقع میرفتیم، با دوستانش آنجا میپلکیدند. زیرزیرکی میخندیدم و میگفتم:« بچهها، بازم دار و دسته محمدخانی!»
بعضی از بچههای بسیج با سبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف، معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب میبردند، برای همین ازش بدم میآمد. فکر میکردم از این آدمهای خشک مقدس از آن طرف بام افتاده است. آنهایی که با افکار و رفتارش موافق بودند می گفتند: «شبیه شهداست، مداحی میکنه، میره تفحص شهدا!».
کتاب قصه دلبری به قلم محمدعلی جعفری در 184 صفحه در بازار نشر موجود است.
ناشر : دفتر نشر معارف
قیمت : ۴۰,۰۰۰ ریال
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،علی اقبالی دوگاهه به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش ایران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامههای بین المللی رفتار با اسرا، به فجیعترین و بیرحمانهترین وضع به شهادت رسید.
در این گزارش با جوانترین سرگرد تاریخ نیروی هوایی ایران و نابغهای که از پذیرش حضور در نیروی هوایی آمریکا سر باز زد سرلشکر خلبان «علی اقبالی دوگاهه» و داستان عجیب شهادتش بیشتر آشنا میشویم.
او اهل رودبار استان گیلان بود. وی در ۲۵ سالگی استاد خلبان جنگنده f-۵ و در ۲۷ سالگی با درجه سرگردی جزو افسران ارشد نیروی هوایی ارتش ایران شد. سرلشگر خلبان «عباس بابایی» و سرلشگر خلبان «مصطفی اردستانی» از شاگردان تحت آموزش ایشان بودند.
آموزش در آمریکا: وی تکمیل دوره خلبانی را به مدت ۲۲۰ ساعت در سال ۱۳۴۷ در پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای امریکا را به پایان رساند و کسب رتبه نخست در بین بیش از ۴۰۰ دانشجوی خلبانی از کشورهای مختلف به عنوان خلبان نمونه این پایگاه را از آن خود نمود.
امتیازات خلبانی که او در پایگاه ویلیامز آمریکا بدست آورد شامل رکوردهایی بود که تا آن زمان هرگز در آن پایگاه هوایی ثبت نشده بود. بطوری که تمامی اساتید پرواز هواپیماهای جنگی آمریکا را شگفت زده نمود؛ و به او لقب سلطان پرواز را داده بودند.
در سال ۱۳۴۸ آموزشهای تاکتیکی هواپیمای شکاری اف ۵ را به سرعت گذراند و به عنوان افسرخلبان جنگنده شکاری تاکتیکی اف ۵ تایگر در گردان ۴۳ شکاری، فعالیتهای پروازی خود را در پایگاه هوایی دزفول آغاز کرد.
در سال ۱۳۵۱ بین خلبانان تمام پایگاهها در پایگاه دزفول برگزار شد حائز مقام نخست در بین تمامی خلبانها شد و به عنوان قهرمان قهرمانان معرفی شد در سال ۱۳۵۳ جهت گذراندن دوره کارشناسی تفسیر عکسهای هوایی و مدیریت اطلاعات و عملیات هوایی مجددا به امریکا اعزام گردید.
پس از بازگشت در پایگاههای هوایی بوشهر و تبریز به خدمت پرداخت شهید اقبالی در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد که ثمره آن فرزندی پسر بود که هم اکنون از پزشکان حاذق کشور است. براساس مدارک موجود در پرونده پرسنلی این شهید وی همواره در وضعیت عالی پروازی آکادمیک و انضباطی قرار داشته است.
دریافت بیش از سه هزار ساعت پرواز عملیاتی و آموزش خلبانی به دهها دانشجوی جوان که تعدادی از آنها همچون شهیدان سرافراز سرلشگر خلبان عباس بابایی و سرلشگر خلبان مصطفی اردستانی به مقام والای شهادت نایل شده اند و یا به ردههای ارشد فرماندهی نیروی هوایی رسیده اند کارنامه درخشان شهید سیدعلی اقبالی است.
در بیان خصوصیات این شهید نوشته اند وی فردی به تمام معنا صمیمی و مهربان بود فروتن و خویشتن دار گشاده رو و متین آراسته و با اخلاق نیکو و منش بسیارانسانی شهید اقبالی علاقه وافری به قرآن داشت و هرچند وقت کل قرآن را دوره میکرد.
این شهید سعید در عملیات معروف کمان ۹۹ که در نخستین روز جنگ تحمیلی با شرکت ۱۴۰ فروند جنگنده از پایگاههای مختلف انجام شد شرکت داشت. سید شهید در قالب لیدر دسته ۴ فروندی به نام اسکارال از پایگاه دوم شکاری تبریز به هوا برخاست و پس از بمباران پایگاه هوایی موصل، به همراه همه همرزمانش سالم به پایگاه برگشت.
این هم وطن دلیر اکثر تلمبه خانهها و نیروگاههای برق عراق از کار انداخته بود و طرحهای عملیاتی وی باعث گردیده بود صادرات ۳۵۰ میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد از این رو صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود. از این رو به دستور صدام پس از دستگیری بدنش به دو نیمه تبدیل شد و نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد.
شرح کامل شهادت ایشان را در زیر بخوانید و به دیگران هم بفرستید تا مردم ایران بدانند ما چه عزیزان گمنامی را در نیروی هوایی ارتش داشته ایم که حتی نام آنها را هم نشنیده ایم.
شهادتش در روز عید قربان مصادف با اول آبان ماه ۱۳۵۹ رقم خورد. پس از بمباران موفق پادگان العقره در شمال عراق و همچنین در منطقه هوایی موصل هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت و در حالی که به نزدیکی مرز ایران رسیده بود هواپیمایش سقوط کرد و در خاک عراق مجبور به خروج اضطراری شد.
در حالی که زنده به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود، به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش ایران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامههای بین المللی رفتار با اسرا، به فجیعترین و بیرحمانهترین وضع به شهادت رسید.
بدستور صدام ملعون، دو ماشین جیپ از دو طرف با طنابهایی که به بدن این خلبان پر افتخار بسته بودند بدنش را دو نیم کردند. به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد. این جنایت به حدی وحشیانه بود که رژیم بعثی در تلاشی بیشرمانه برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت هولناک، تا سالها از اعلام سرنوشت آن شهید مظلوم خودداری میکرد و طی ۲۲ سال هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وی موجود نبود.
تا این که در خرداد سال ۱۳۷۰، بر اساس گزارشهای موجود عملیاتی و اطلاعاتی، و نامه ارسالی کمیته بینالمللی صلیب سرخ جهانی مبنی بر شهادت ایشان و اظهارات دیگر اسرای آزاد شده وخلبانان اسیر عراقی، شهادت خلبان علی اقبالی دوگاهه محرز شد.
پیکر مطهرش که بخشی از آن غریبانه در قبرستان محافظیه نینوا و بخشی دیگر در قبرستان زبیر موصل به خاک سپرده شده بود، با پیگیری کمیته جستجوی اسرا و مفقودین وکمیته بینالمللی صلیب سرخ جهانی، به همراه پیکرهای مطهر تنی چند از دیگر خلبانان شهید نیروی هوایی، پس از ۲۲ سال دوری از وطن، در میان حزن و اندوه خانواده، یاران و همرزمانش به میهن بازگشت و به شکلی بسیار با شکوه و تاریخی در میدان صبحگاه ستاد نیروی هوایی تشییع و در پنجم مردادماه ۸۱ در قطعه خلبانان بهشت زهرا درکنار سایر همرزمانش آرام گرفت. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
منبع:جهان نیوز
انتهای پیام/
زندگینامه بهاءالدین محمد بن حسین شاعر معروف ایرانی ملقب به شیخ بهایی یکی از ادیبان سرزمین ایران را در ادامه ملاحظه میکنید.
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی متولد 8 اسفند 925 خورشیدی در بعلبک، درگذشتهٔ 8 شهریور 1000 خورشیدی در اصفهان حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری؛ که در دانش های فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. از شیخ بهایی در حدود 95 کتاب و رساله در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات شیخ بهایی به علم ستاره شناسی، یونسکو سال 2009 که مصادف با سال نجوم می بوده نام وی در لیست مفاخر ایران ثبت گردید.
شیخ بهایی از نوادگان حارث همدانی یکی از یاران با وفای امیرالمؤمنین است که در [بعلبک] متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل، از نواحی شام، در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست، شیخ بهایی از نوادگان «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بوده است (از شخصیت های برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال 64 خورشیدی). خاندان شیخ بهایی از خانواده های معروف جبل عامل در سده های دهم و یازدهم خورشیدی بوده اند. پدر بهاءالدین عاملی از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.
شیخ بهائی در مدرسه، محراب عبادت، مسند قضاوت، دیوان اداری و در هر جا، همواره با مردم بود. روح بلند و رفیع شیخ بهایی چنان بود که او را در طلب علم، به هر سرزمینی می کشاند و در مجلس هر استادی می نشاند همه مسالک. و فرق رابه دیده تحقیق می نگریست و با تلفیق همه آراء و نظرات بزرگان، جوهر ناب وجود خویش را به نور معرفت می گداخت و صیقل می داد. شیخ بهایی همواره درباره عدل و انصاف سخن می گفت و مانند صالحان عمل می کرد و به خلق خدا خدمت می کرد.
از شیخ بهایی علاوه بر آثار و تألیفات علمی، آثار عمرانی بسیار برجای مانده است
بهاءالدین عاملی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است. تالیفات شیخ بهایی بر اساس پژوهش یکی از محققان بالغ بر 95 کتاب و رساله است. برخی از نویسندگان نیز آثار او را 120 عنوان ذکر کرده اند. در این جا برخی از آثار علمی شیخ بهایی را بررسی می کنیم:
جامع عباسی شاخص ترین اثر شیخ بهایی است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می رفت تا آن جا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده است یاد می کنند، این کتاب از یک مقدمه و بیست باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده است.
الزبده فی الاصول مهم ترین اثر شیخ بهایی در اصول است. تاریخ نگارش آن یعنی سال 1018 ق و به قولی در سال 1005 ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده است.
اربعین از دیگر آثار شیخ بهایی است. تألیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است. شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تألیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع دربارهٔ احادیث یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف ترین اربعین ها می باشد.
این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ بهایی در آن به مباحث سیاسی پرداخته است، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که دربارهٔ حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن ها وارد شده است) به تفصیل دیدگاه های خود را مطرح کرده است. شیخ بهایی دربارهٔ این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته است، از این رو می توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین شیخ در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته است.
این کتاب شیخ بهایی آمیخته ای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است، با زبانی روان و دلنشین. نان و حلوا ترسیمی است از ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی. شیخ بهایی در یکی از بخش های این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره می کند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او می توان بدان استناد کرد.
کشکول نیز از دیگر آثار شیخ بهایی است. این کتاب بصورت جُنگی آزاد، شامل شعرها و نثرهای مورد علاقه بهایی است که برخی از خود وی و برخی نیز گردآوری او از دیوان ها و کتاب های مورد علاقه اش بوده اند. این مطالب اغلب بی هیچ نظم خاصی به دنبال هم آمده اند. لیکن بیش از سایر تالیفات وی خواننده را به ضمیر فکری شیخ بهایی نزدیک می کند.
دستخط منسوب به شیخ بهائی. مورخ 1008ق. در کتاب تحریراکر در موضوع ریاضی
از شیخ بهایی شعرهای بسیار به یادگار مانده است، ولیکن وی به دلیل غور و دقت در مسائل علمی، نتوانسته است در اشعار خویش لطافت و ذوق را (که اساس کار یک شاعر است،) حفظ نماید. در آثار او سبک های متنوعی به چشم می خورد؛ او در مثنوی از مولوی و عطار، در غزل از سعدی و عراقی و در سروده های عرفانی خویش از غزلیات شمس پیروی کرده است.
مهارت شیخ بهایی در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و از مهم ترین خدمات شیخ در رونق بخشیدن به شهر اصفهان تعیین سمت قبله مسجد امام اصفهان است. این قبله یابی که با استفاده از ابزارهای آن زمان صورت پذیرفته هفت درجه با جهت واقعی قبله اختلاف دارد.
تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و روستاهای مجاور رودخانه، ساخت گلخن گرمابه ای است که هنوز در اصفهان مانده معروف به حمام شیخ بهائی و طراحی منار جنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود. همچنین طرح ریزی کاریز نجف آباد-اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، (یکی از بزرگترین کاریزهای ایران) و معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف و شاخص تعیین اوقات شرعی (ساعت آفتابی در مغرب مسجد امام را به شیخ بهایی نسبت می دهند. بنا به روایتی شیخ بهایی را احتمالاً مبدع تهیه نان سنگک، حلواشکری و فرینی می دانند.
ازمثنوّیات معروف شیخ بهائی در زبان فارسی می توان از اینها نام برد:
- نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز، (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است.
- نان و پنیر، (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی شیخ بهایی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان
- شیر و شکر، (اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک). شیر و شکر بسیار جذاب است و با وجود مختصر بودن (161 بیت در کلیات چاپ نفیسی و 141 بیت در کشکول) سرشار از معارف و مواعظ حکمی با لحنی حماسی است.
ثنوی هایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالحشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته اند.
بیرجند- پنجم اردیبهشت ماه سالروز شکست حمله نظامی آمریکا در صحرای طبس است که امداد غیبی شن ها کماندوهای ویژه آمریکا را در این صحرا زمین گیر و مات کرد.
خبرگزاری مهر، گروه استانها: وقوع حادثه طبس و معجزات و امدادهای الهی که در آن شکل گرفت راوی حکایتی است که گویی بارها و بارها مشابه آن در ادوار مختلف و در عرصههای پیکار حق علیه باطل رخ داده و مرور آن تفسیرگر یک روایت است؛ «یدالله فوق ایدیهم».
دستان خدا این بار در صحرایی برهوت و آرام بر دل دژخیمانی لرزه افکند که هرگز توان تحمل آرامش در کشوری اسلامی و توسعه بساط عدل الهی را نداشتند.
حادثه صحرای طبس سند دخالت آمریکا در امور ایران
پس از آنکه نیروهای آمریکایی در سفارتخانه آمریکا به اتهام جاسوسی دستگیر شدند، آمریکا از هر فرصتی برای آزادی آنها استفاده میکرد تا اینکه به این بهانه عملیاتی طراحی کرد تا علاوه بر آزاد سازی آنها به اهداف شوم دیگری نیز دست یابد.
در این حمله قرار بود نظامیان آمریکا با هدایت نیروهای تصفیه شده ارتش ایران و بر اساس طرحی منسجم و بی نقص با هلی کوپتری عازم ورزشگاه امجدیه تهران شوند و پس از آزادسازی گروگانها سایر اهداف خود نظیر بمباران بیت امام در جماران، بمباران مرکز نگهداری مهمات، سپاه، حزب ریاست جمهوری و ... را نیز اجرا کنند.
همه چیز برای یک پیروزی تمام عیار مهیا بود. ۹۵ نیروی کوماندو آموزش دیده با تجهیزات نظامی بسیار قوی در پنجم اردیبهشت ماه سال ۵۹ درست دو هفته بعد از قطع ارتباط یک جانبه امریکا با ایران و تحریم ایران به لحاظ اقتصادی و سیاسی، در شبی آرام و مهتابی، ۱۴ بالگرد و هواپیما در صحرای طبس در حال فرود و مهیای اجرای نقشهای شوم بود که به ناگاه توفانی از شن به هوا خواست و دید خلبانان را به حدی ضعیف کرد که دو بالگرد با یکدیگر برخورد کردند و آتشی مهیب در صحرای طبس برپا شد.
سه هواپیما کار حمل سوخت، سه هواپیما برای حمل نظامیان و هشت بالگرد برای انجام علمیت در درون خاک ما تدارک دیده شده بود، اما به ناگاه بالگردها آتش گرفت.
این عملیات از یک طرح و نقشه بسیار دقیق و کاملاً حساب شده برخوردار بود که ماهها نخبگان نظامی آمریکا روی آن نقشه کار کرده بودند.
تمرینات و مانورهای مکرری نیز در صحرای آریزونا، نقطهای مشابه صحرای طبس به لحاظ جغرافیایی و طبیعی، انجام شد به نحوی که موفقیت آن بالای ۹۰ درصد پیش بینی میشد.
فرماندهی که برای این توطئه انتخاب شد، نظامی بسیار مجربی بود که در جنگهای متعدد دارای موفقیتهای قابل توجهی بود. او سرهنگی بود از ارتش آمریکا و مبتکر نیروی دلتای این کشور.
عملیات طبس به قدری حساب شده پیش میرفت که حتی مطالعات بسیار زیادی بر روی خاک این منطقه انجام شد تا از استحکام خاک منطقه برای فرود هواپیماها اطمینان حاصل شود البته مطالعاتی نیز بر روی اوضاع جوی و جغرافیایی این نقطه انجام شد و مقرر شد عملیات در شبی مهتابی که آرامترین شبهای کویر به شمار میرود انجام شود.
عملیات قرار بود طی دو روز انجام شود. روزهای چهارم و پنجم اردیبهشت در طبس و تهران. در این عملیات بعضی از کشورها از جمله اسرائیل، انگلستان و حتی برخی عوامل تصفیه شده ارتش ایران نیز کمک کردند.
در آن شب عوامل بازدارنده ایران در خواب بودند. شاید در آن شب آرام، تنها دستی که در آستین خدا بلند بود، دستان امام و نیایش ایشان در امامزاده صالح بود که منجر به تحولی عظیم در صحرای طبس و توفان بود.
هنگامی که هواپیماها و بالگردها به طبس رسیدند، رابطانی که با دوربینهای مدار بسته همه چیز را تحت کنترل داشتند بارها اعلام کردند همه چیز آرام است و عملیات با موفقیت پیش میرود.
چند متری تا فرود باقیمانده بود، توفانی در گرفت. دستگاه هیدرولیک یکی از بالگردها از کار افتاد، دو بالگرد دیگر نیز به دلیل دید بسیار کم در اثر توفان با یکدیگر اصابت کردند و آتش گرفتند و هشت نظامی آمریکا در این میان به درک واصل شدند.
عملیات عملاً شکست خورد. پس از دقایقی نیروهای سپاه خود را به منطقه رساندند. فرماندهی نیروهای سپاه منطقه را سردار محمدمنتظر قائم بر عهده داشت.
پس از قطعی شدن شکست آمریکا در طبس هواپیماها خیال بازگشت داشتند که به دستور بنی صدر، رئیس جمهور وقت، هدف قرار گرفتند و طی آن سردار محمد منتظر قائم، تنها شهید این واقعه تاریخی شد تا این واقعه را با خون خود برای همیشه جاوید نگاه دارد.
به این ترتیب بار دیگر طبل رسوایی آمریکا در جهان کوبیده شد و شکستی تلخ و مفتضحانه را با خواری و ذلت با خود همراه کرد.
حادثه شکست امریکا در طبس سند تاریخی انقلاب است
احمد حبیبی یکی از افرادی اکه است که به گفته خودش یک ساعت بعد از وقوع حادثه در آن صحرا حضور مییابد.
وی در گفت و گو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه شهادت محمد منتظر قائم را به چشم دیدم، افزود: باید این خاطرهها نسل به نسل منتقل شده و در یادها ماندگار شود.
حبیبی با اشاره به شکست آمریکا در صحرای طبس، اظهار کرد: من در ۱۳۵۹ در سپاه طبس مشغول به خدمت بودم که درچهارم اردیبشهت ماه همان سال، از طریق پاسگاه «رباط خان» خبر حمله قاچاقچیان در مسیر راه به یک اتوبوس مسافربری و تانکر سوخت را شنیدم.
وی با بیان اینکه در همان روز برای ماموریت به ۴۲ کیلومتری محل واقعه شکست آمریکا اعزام شدم، ادامه داد: اما در ۱۲۰ کیلومتری شهرستان طبس و ۲۷۰ کیلومتری یزد، با منظره دیگری مواجه شدم.
این راوی حادثه طبس، ادامه داد: یک فرورند هواپیمای c۱۳۰ با چند هلی کوپتر آمریکایی آتش گرفته و هشت جنازه نیز در لابه لای آهنها در حال سوختن بود.
وی با بیان اینکه بوی تعفن آوری فضای آرام و پاک صحرا را فرا گرفته بود، گفت: بعد از تحقیق متوجه شدم که ۱۸ فروند هلی کوپتر و یک هواپیمای c۱۳۰ از آمریکا به بهانه آزاد کردن گروگان و با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران مخفیانه قصد ورود به ایران را داشتهاند.
حبیبی با اشاره به گرفتار شدن آنها در طوفان شن، بیان کرد: این طوفان ساعت دو نیم شب باعث کاهش دید خلبان یک فروند هلی کوپتر شده و با هواپیمای c۱۳۰ که در حال سوخت گیری بوده است، برخورد کند.
آخرین نگاه های شهید «محمد منتظر قائم» حسرت شهادت را بردلم گذاشت
وی ادامه داد: از ۱۸ فروند هلی کوپتر و دیگر امکانات آمریکا، ۵ فروند نیز هنوز دچار آتش سوزی نشده و اسناد مهمی در آن قرار داشت.
حبیبی با بیان اینکه آمریکا از دستگاهی که در داخل یکی از این هلی کوپترها قرار داشت متوجه حضور ما شده بود، افزود: بدین وسیله نیروهای سرکرده و نفوذی وی نیز با استفاده از دوهواپیمای فانتوم تیراندازی کرده و ما را به صورت هشداری از محل اندکی دور کردند.
وی ادامه داد: بعد از گذشت نیم ساعت چند نفر از سپاه یزد به فرماندهی «محمد منتظر قائم» آمدند و قرار بر این شد که من و محمد برای برداشتن اسناد به داخل هلی کوپتر آمریکایی برویم و ما بقی نیز از محل فاصله بگیرند.
راوی حادثه طبس با بیان اینکه محمد به طرف هلی کوپتر رفت و من هم منتظر وی ماندم، افزود: هنوز چیزی نگذشته بود که دو فروند هواپیمای فانتوم با فاصله صد متر تیر اندازی کرده و انفجار عظیمی رخ داد.
وی با اشاره به شهادت شهید محمد منتظر قائم گفت: محمد در حال پایین آمدن از پله های هلی کوپتر بود که در انفجار به شهادت رسید.
حبیبی اظهار کرد: آخرین نگاه های محمد در ذهنم ماندگار شده و حسرت شهادت را بردلم گذاشت.
وی با انتقاد از مسئولان برای کم کاری در انتقال یاد روز حادثه شکست آمریکا، گفت: هیچ نشانی از این حادثه در شهر طبس دیده نشده و تاکنون با راویان و افراد حاضر در این صحنه نیز مصاحبه نشده است.
حبیبی خواستار توجه به این حادثه عظیم شد و تاکید کرد: حادثه طبس سند انقلاب بوده و باید با یادآوری این اتفاق، این سند را در برابر توطئه های آمریکا حفظ کنیم.
سه سال در کنار شهید خانه داری و سی سال به عزتش آبرومند زندگی کردم
همسر شهید منتظر قائم هم در گفت و گو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه سه سال در کنار شهید خانه داری و سی سال به عزتش آبرومند زندگی کردم، افزود: باعث افتخار است که امروزمردم شریف کشورمان اینگونه پنجم اردیبهشت ماه را گرامی میدارند و مطمئن هستم که شهید نیز خوشحال است.
مدرس ثانوی در بیان خصوصیات شهید منتظر قائم، اظهار کرد: محمد از هیچ کاری ترس نداشت و چای را خودش دم کرده و برای نیروهای سپاه میریخت.
وی ادامه داد: محمد فردی صبور و متواضع بود و پرخاشگری را نیز دوست نداشت.
مدرس ثانوی در بیان خاطره ای از شهادت همسرش، گفت: دو روز از او خبری نداشتم و سپاه یزد در تماس تلفنی فقط میگفت که محمد به ماموریت رفته است.
وی با بیان اینکه خبرشهادت محمد را هیچ کس به من نمیگفت، افزود: یک روز که برای انجام کاری از خانه بیرون امده بودم متوجه تعطیلی ادارهها و مغازهها شدم.
مدرس ثانوی ادامه داد: هر کس که مرا میشناخت در مورد شهادت محمد چیزی نگفت اما راننده تاکسی که شناختی از من نداشت، خبر شهادت محمد را به من داد.
مسئولان و جوانان پرچم اسلام را زمین نگذارند
همسرشهید منتظر قائم اظهار کرد: محمد نیز مانند دیگر شهیدان در راه اسلام به شهادت رسیده و از جوانان خواستارم این راه را ادامه دهند.
وی با بیان اینکه آمریکا همواره برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران توطئه میکند، افزود: باید برنامه هایش به گوش عموم مردم برسد تا اهداف شوم دشمن آگاه شوند.
مدرس ثانوی با تاکید بر اینکه نباید حادثه طبس فراموش شود، تاکید کرد: از مسئولان و جوانان خواستارم راه شهیدم را ادامه داده و پرچم اسلام را زمین نگذارند.
نصب المان شهید «محمد منتظر قائم» در صحرای طبس
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس در گفت گو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه نصب المان شهید «محمد منتظر قائم» در صحرای طبس از مهمترین برنامه های سال جاری است، اظهار کرد: همچنین با شهرداری و شورای شهر مکاتبه شده که در بیرجند و فردوس المانی از «شهید محمد منتظر قائم» نصب شود.
سرهنگ علی قاسمی ادامه داد: هم اکنون نصب این المان در مرحله طراحی بوده و برای اتمام نیازمند ۱۰۰ میلیون تومان اعتبار است.
وی با اشاره به حادثه پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹، اظهار کرد: باید حادثه شکست مفتضحانه آمریکا در صحرای طبس به خوبی به نسل جوان معرفی شود.
سرهنگ قاسمی ادامه داد: همچنین شهید محمد منتظر قائم که از وی به عنوان تنهاترین شهید این حادثه یاد میشود و باید کار ارزشمندش نسل به نسل منتقل شده و یاد و خاطرهاش نیز برای دیگران بازگو شود.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس اظهار کرد: از سال جاری در هر شهرستان از خراسان جنوبی مراسم گرامیداشت حادثه صحرای طبس نیز برگزار میشود.
وی با بیان اینکه تاکنون اقدامات زیادی نیز در راستای معرفی این حادثه انجام شده است، افزود: برگزاری برنامه «آرمان های شهدا» با محوریت شهید منتظر قائم، برگزاری همایش «مرگ بر آمریکا» و برپایی نمایشگاه «ابابیل های بیابان» در طبس از جمله اقدامات انجام شده است.
صحرای طبس به قطب گردشگری تبدیل میشود
سرهنگ قاسمی با تاکید بر اهمیت معرفی حادثه طبس، اظهار کرد: تفاهم نامه ای با میراث فرهنگی امضا شده که صحرای طبس به قطب گردشگری تبدیل شود.
وی خواستار همکاری آموزش و پرورش و دانشگاهها برای معرفی این حادثه شد و افزود: دانشجویان و دانش آموزان در طول دوره های تحصیل باید در قالب اردوهایی از این مکان بازدید کنند.
سرهنگ قاسمی با بیان اینکه در معرفی حادثه طبس باید کاری هنری انجام شود، اظهار کرد: هنرمندان و فیلم سازان حادثه شکست امریکا را به تصویر بکشند.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس خراسان جنوبی ادامه داد: بی شک اثرگذاری و ماندگاری این حادثه از طریق روایت فیلم تاثیر و ماندگاری بیشتری دارد.
وی با بیان اینکه افرادی نیز بعد از وقوع حادثه در صحرای طبس بودهاند، افزود: با این افراد مصاحبه شده و ضبط صدایشان نیز برای آیندگان ثبت میشود.
بی شک حادثه طبس یکی از ماندگارترین حوادث در خراسان جنوبی و سند مخلوقیت در برابر خداوند است که زنده نگه داشتن یاد و خاطره آن نیازمند تلاش بیشتر از سوی مسئولان استانی و کشوری است.