آمادگی دفاعی متوسطه دوم نجف آباد

وبلاگ گروه دفاعی نجف آباد

۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

پروین اعتصامی

 

پدر آن تیشه که برخاک  تو زد دست اجل

تیشه ای بـود که شـد  باعـث ویرانـی مـن

 

یوسـفـت نـام  نهادند و بـه  گـرگت  دادنــد

مرگ گرگ توشد، ای یوسف کنعانی مـن

 

مـه گردون ادب بـودی و در خـاک شــدی

خـاک زندان توگشـت، ای مه زنـدانی مـن

 

از نـدانسـتن مـن، دزد قـضـا آگـه بــود

چـو تـو را برد، بخـنـدیـد به نادانـی مـن

 

آنـکه در زیر زمین، داد سر و سامانـت

کاش میخورد غم بی سر و سامانی مـن

 

به سر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم

آه از این خـط که نوشتند به پیشـانی مـن

 

رفـتی و روز مـرا تیره تـر از شـب کردی

بـی تــو در ظـلمتم ای دیــدۀ نــورانی مــن

 

بی تو اشک و غم حسرت، همه مهمان منند

قـدمی رنجه کـن از مـهر، به مهمـانی مـن

 

صــفحه  رو  ز انـظار،  نـهان  مـیدارم

تـا نـخوانند در این صـفحه، پریشانی مـن

 

دَهر بسیار چو من سر به گریبـان دیده است

چـه تـفاوت  کـندش سـر به  گـریبانی  مـن؟

 

عضو جمعیت حق گشتـی و دیگر نخوری

غـم تـنهــایی و مهجـوری و حـیرانـی مـن

 

گـل و ریـحـان کــدامین چـمنت بــنمودنـد؟

کـه شکستی قـفـس، ای مرغ گلستـانی مـن

 

مــن کـه قــدر گـهر پــاک تــو مـیدانستم

ز چـه مـفقود شـدی، ای گـُهر کــانی مـن

 

مـن کـه آب تـو ز سـر چـشـمه دل مـیـدادم

آب و رنگت چه شد، ای لاله نعمانی مـن؟

 

من یکی مرغ غزل خوان تو بودم، چه فِتـاد

که دگـر گـوش نـدادی  به  نواخـوانی مـن؟

 

گـنج خود خـواندیم و رفـتی و بگذاشــتیم

ای عـجب بعد تـو با کیست نگهبـانی مـن؟

 

پروین اعتصامی

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

ویژه نامه حضرت ام البنین


زندگینامه اجمالی ام البنین سلام الله علیها

ازدواج امیر المؤمنین على علیه السلام با ام البنین سلام الله علیها  
پس از آنکه امیر المؤ منین على بن ابى طالب علیه السلام به سوگ پاره تن و ریحانه رسول خدا محمد بن عبد الله صلى الله علیه و آله یعنى سرور زنان عالمیان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه شهیده راه ولایت و امامت نشست ، برادرش عقیل بن ابى طالب علیه السلام را که آشنا به انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست برایش همسرى از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیرى براى مولا به ارمغان آورد که سالار شهیدان حسین بن على علیه السلام را در کربلا یارى کند. (101)
عقیل ، ام البنین کلابیه علیه السلام را براى حضرت على علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش ، بنى کلاب ، در شجاعت بى مانند بودند. (102) بنى کلاب از حیث شجاعت و دلاورى در میان عرب زبانزد بودند، ولبید درباره آنان چنین سروده است ما بهترین زادگان عامر بن صعصعه هستم و کسى بر این ادعا خورده نمى گرفت . الو براء، همبازى نیزه ها (ملاعب الاءسنة )، که در عرب در شجاعت مانند او را ندیده بود، از همین خاندان است . (103)
حضرت امیر المؤ منین علیه السلام این انتخاب از پسندید و عقیل را به خواستگارى نزد پدر ام البنین سلام الله علیه فرستاد. پدر، خشنود از این وصلت مبارک ، نزد دختر خود شتافت و او نیز با سر بلندى و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوندى همیشگى بین وى و مولاى متقیان على بن ابى طالب علیه السلام برقرار شد. امام علیه السلام در همسر عقلى سترگ ، ایمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نیکو مشاهده کرد و او را گرامى مى داشت و از صمیم قلب در حفظ حرمت او کوشید.

ام البنین ، و دو سبط پیامبر صلى الله علیه و آله  
ام البنین بر آن بود که جاى خالى مادر آنها را در زندگى دو سبط پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دو ریحانه رسول خدا صلى الله علیه و آله و دو سرور جوانان بهشت ، امام حسن و امام حسین علیه السلام ، پر کند؛ مادرى که در اوج شکوفایى پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال خود زد.
فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله در وجود این بانوى پارسا، مادر خود را مى دیدند، و رنج فقدان مادر را کمتر احساس مى کردند. ام البنین سلام الله علیه ، فرزندان دخت گرامى رسول اکرم صلى الله علیه و آله را بر فرزندان خود که نمونه هاى والاى کمال بودند مقدم مى داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان مى کرد.
تاریخ جز این بانوى پاک کسى را به یاد ندارد که به اصطلاح فرزندان هووى خود را بر فرزندان خویش مقدم بدارد. لیکن ام البنین سلام الله علیه توجه به فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله را فریضه اى دینى مى شمرد، زیرا خداوند متعال در کتاب خود همگان را به محبت آنان دستور داده (104)،و آنان امانت و ریحانه رسول خدا صلى الله علیه و آله بودند (105). ام البنین با درک عظمت آنان به خدمتشان قیام کرد و در این راه از بذل آنچه در توان داشت دریغ نورزید.
گویند همان روز که پاى در خانه مولا علیه السلام گذاشت ، حسنین علیه السلام هر دو مریض بوده و در بستر افتاده بودند. اما عروس تازه ابو طالب علیه السلام به محض آنکه وارد خانه شد خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادرى مهربان به دلجویى و پرستارى آنان پرداخت (106). چنانکه گفته مى شود خود نیز پس از چندى به مولا پیشنهاد داد که به جاى فاطمه ، که اسم قبلى واصلى وى بوده ، او را ام البنین صدا زند، تا حسنین علیه السلام از ذکر نام اصلى او توسط مولا علیه السلام به یاد مادر خویش ، فاطمه زهرا سلام الله علیه ، نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعى نگردد و رنج بى مادرى آنها را آزار ندهد

اهل بیت علیه السلام ، و ام البنین سلام الله علیها  
محبت بى شائبه ام البنین سلام الله علیه در حق فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و فداکاریهاى فرزندان او در راه سید الشهداء علیه السلام ، در تاریخ بى پاسخ نماند. اهل بیت عصمت و طهارت در احترام و بزرگداشت آنان کوشیدند و از قدردانى نسبت به آنان چیزى فرو گذار نکردند.
شهید که از فقهاى قله پوى شیعه است ، مى گوید: ام البنین سلام الله علیه از زنان با فضیلت و عارف به حق اهل بیت علیه السلام بود. وى محبتى خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستى آنان کرده بود. آنان نیز براى او جایگاهى والا و موقعیتى ارزنده قائل بودند. زینب کبرى سلام الله علیه پس از رسیدن به مدینه به محضرش شتافت و شهادت چهار فرزندش را تسلیت گفت . چنانکه در اعیاد نیز، براى اداى احترام ، به محضرش ‍ مشرف مى شد.
رفتن نواده رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله ، شریک نهضت حسینى و قلب طپنده قیام امام حسین علیه السلام یعنى زینب کبرى علیه السلام ، نزد ام البنین سلام الله علیه و تسلیت گفتن شهادت فرزندان برومندش ، نشان دهنده منزلت والاى ام البنین سلام الله علیه نزد اهل بیت علیه السلام است .

ام البنین سلام الله علیها واسطه فیض الهى  
این بانوى بزرگوار نزد مسلمانان جایگاهى ویژه دارد، و بسیارى از انان معتقدند او را نزد خداوند منزلتى والاست و اگر دردمندى او را به درگاه حضرت بارى تعالى شفیع و واسطه قرار دهد، غم و اندوهش برطرف خواهد شد. لذا به هنگام سختیها و درماندگیها، این مادر فداکار را شفیع خود قرار مى دهند. البته بسیار هم طبیعى است که ام البنین سلام الله علیه نزد پروردگار مقرب باشد تا زیرا وى فرزندان پاره هاى جگر خود را خالصانه در راه خدا و استوارى دین حق تقدیم داشته است . (107) در خلال کراماتى که در بخش سوم کتاب حاضر آمده ، با جلوه هایى از مقام والاى ام البنین سلام الله علیه در عالم معنا آشنا خواهیم شد.

سلسله نسب ام البنین سلام الله علیها  
وى فاطمه دختر حزام (108) بن خالد بن ربیعه بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب بن ربیعة بن عامر بن صعصعة بن معاویة بن بکر بن هوازن است .
مادر او شمامه (109) از خانواده سهل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب مى باشد و جده هایش عبارتند از:
جده اول : عمره دخت طفیل بن مالک احزام بن جعفر کلاب .
جده دوم : کبته دخت عروة الرحال فرزند جعفر بن کلاب .
جده سوم : ام خشف دخت ابى معاویة فارس هزار بن عبادة بن عقیل بن کلاب .
جده چهارم : فاطمه دخت جعفر بن کلاب . (110)
جده پنجم : عاتکه دخت عبدالشمس بن عبد مناف بن قصى ، جده حضرت رسول صلى الله علیه و آله است که در عمدة الطالب نام او را فاطمه دانسته است .
جده ششم : آمنه دخت وهب بن عمیر بن نصر بن قعین بن حرث بن ثلعبه بن ذودان بن اسد بن خزیمه .
جده هفتم : دخت جحدر بن ضبیعه اغر بن قیس بن ثلعبیة بن عکایة بن صعب بن على بن بکر بن وائل بن ربیعه بن نزار، جد حضرت رسول خدا صلى الله علیه و آله .
جده هشتم : دخت ملک بن قیس بن ثعلبه .
جده نهم : دخت الراءسین : خشین بن ابى عصم بن سمح بن فزاره (در قاموس اللغة خشین بن لاى ، و در تاج العروس لاى بن عصیم آمده است ).
جده دهم : دخت عمر بن صرمة بن عوف بن سعد بن ذبیان بن بغیض بن ریث بن غطفان .
اینان جده هاى ام البنین سلام الله علیه ، مادر ابوالفضل العباس علیه السلام ، هستند که ابوالفرج اصفهانى در مقاتل الطالبین از ایشان یاد کرده است . تاریخ گواهى مى دهد که پدران و داییهاى ام البنین سلام الله علیه در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب مى شده اند و مورخان آنان را به دلیرى و جلادت در هنگام نبرد ستوده اند. افزون بر این ، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانى ، سالار و بزرگ پیشواى قوم خود نیز بوده اند، آنچنان که سلاطین زمان در برابرشان سر تسلیم فرود آورده اند. اینان همانانند که عقیل به امیر المؤ منین علیه السلام گفت : در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمانتر یافت نشود (111).
امیر المؤ منین علیه السلام نیز مقصودش از آن پرس و جو آن بود که زنى را به همسرى خویش برگزیند که زاده دلاوران عرب باشد، چرا که مسلم است سرشت و خصایص ‍ اجداد به فرزندان منتقل مى شود، و فرزندان نیز آن ویژگیها را به نسلهاى بعدى منتقل مى سازند. بر این اساس است که رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند: دایى به منزله یکى از دو زوج است (یعنى دایى نیز چون پدر و مادر، در صفات و اخلاق طفل مؤ ثر است ) پس براى جایگاه نطفه خود همسرى شایسته برگزینید.
در اینجاست که مى بینیم در وجود شریف ابوالفضل علیه السلام دو گونه شجاعت در هم آمیخته است : 1. شجاعت هاشمى و علوى که ارجمندتر و والاتر است و از جانب پدر سرور اوصیا به او رسیده ؛ و 2. شجاعت عامرى که از جانب مادرش ام البنین سلام الله علیه ارث برده است ، زیرا که در میان تیره مادریش جدى پیراسته چون عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب (جد ثمامه مادر ام البنین ) بوده است که به سبب قهرمان سالارى و شجاعتش او را ملا الاءسنة یعنى کسى که سر نیزه ها را به بازى مى گیرد، مى نامیدند. این لقب را نخستین بار حسان در باب او به کار برد، چون دید که یک تنه با شجاعانى که او را احاطه کرده بودند پیکار مى کند، و لذا گفت : وى سر نیزه ها را با دستش به بازى گرفته است .
نیز از اوس بن حجر نقل شده که درباره عامر گفته است :

یلاعب اطراف الاءسنة عامر
فراح له حظ الکتائب اءجمع

عامر سر نیزه ها را به بازى مى گیرد، پس او در کار آیى و توان نظامى ، به تنهایى یک لشگر را در خود جمع دارد.

عامر بن مالک همان کسى است که برادر زاده اش ، عامر بن طفیل ، با علقمة بن علاثه قرار گذاشتند که هر کدام نسبت و حسب افتخارآمیزترى داشت و به نفع او حکم شد، صد شتر از دیگرى بستاند. بدین منظور، هر یک ، یکى از پسران خود را نزد مردى از بنى وحید به گرو گذاشتند (و ضمانت و رهن نیز از آن هنگام دایر گردید). چون ابن طفیل در این مورد از عمویش ، عامر بن مالک ، کمک خواست ، این مرد دلیر نعلین خود را به او داد و گفت : براى تعیین شرافت خود از این نعلین کمک بگیر، زیرا من با آن چهل مرباع را به دست آورده ام (112).

مرباع ، ربع غنائم جنگى ئى بوده است که پس از پیروزى یک قوم بر قوم دیگر در زمان جاهلیت به رئیس قبیله مى رسید. این نعلین ، مخصوص رئیس و پیشواى قوم بوده که در ایام نبرد آن را مى پوشیده است ، والا مزیتى نداشته که براى تعیین افتخار و مباهات به نسبت به کار رود.

دیگر از اجداد مادرى حضرت ابوالفضل علیه السلام ، عامر بن طفیل بن مالک بن کلاب ، برادر عمره : جده اول ام البنین سلام الله علیه مى باشد که فوقا از او یاد شد. او گرامیترین مردم در عصر خود و نام آورترین شجاعان و دلاوران عرب بود. حتى گویند که : هرگاه یکى از اعراب نزد قیصر روم مى رفت قیصر به او مى گفت : تو با عامر بن طفیل نسبتى دارى ؟ اگر وى میان خود و عامر نسبتى بر مى شمرد، گرامیش کمى شمرد و صله و احسان به او مى کرد، و الا روى خوش به او نشان نمى داد. (113)
نیز از اجداد مادرى ام البنین سلام الله علیه ، عروة الرحال فرزند عتبة بن جعفر بن کلاب ، پدر کبشه : جده دوم این بانو مى باشد. عروه با پادشاهان رفت و آمد بسیار داشت و او را نزد آنها پایگاه و منزلتى رفیع بود، و به همین خاطر هم او را رحال (یعنى جهانگرد) نامیده اند.
از دیگر نیاکان ام البنین ، طفیل : فارس قرزل است که پدر عمره (جده اول این بانوى بزرگوار) مى باشد. او نیز در شجاعت و قهرمان سالارى زبانزد همگان بوده و با ملاعب الاءسنة ربیعه ، عبیده ، و معاویه (پسران جعفر بن کلاب ) برادر بوده است . گویند: یک روز صبح آنان بر نعمان بن منذر (امیر مشهور عرب ) وارد شدند و مشاهده کردند که یکى از یاران و همنشینان امیر، موسوم به ربیع بن زیاد عبسى ، با امیر مشغول غذا خوردن است . آنان مطلع شده بودند که ربیع نزد حاکم ایشان سعایت کرده است . لبید، کوچکترین فرزند ربیعه (یکى از برادران یاد شده )، اشعارى در مدح طائفه و عموهاى خویش و ذم ربیع بن زیاد سرود که نعمان و دیگر همنشینانش بر او انکار نورزیدند، و این به لحاظ شرافت و بزرگمنشى غیر قابل انکار آنان بود. حتى پس از این ماجرا، امیر آن شخص ‍ سخن چین را از خود راند و ابیاتى در توبیخ او سرود.

ام البنین سلام الله علیها همسرى جز امیرالمؤ منین على علیه السلام برنگزید 
گروهى از مورخین برآنند که امیرالمؤ منین علیه السلام با ام البنین سلام الله علیه ، دختر حزام عامریه ، بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیه ازدواج نمود. (114) دسته اى دیگر مى گونید که این امر بعد از ازدواج حضرتش با امامه بوده است . (115) اما در هر حال ، مسلم است که این ازدواج بعد از صدیقه کبرى سلام الله علیه صورت گرفته است ، زیرا تا فاطمه سلام الله علیه زنده بود خداوند ازدواج با زنان را بر امیرالمؤ منین علیه السلام حرام نموده بود. (116)
ام البنین داراى چهار پسر به نامهاى عباس ، عبدالله جعفر، و عثمان گردید که سرور همه آنان حضرت عباس علیه السلام مى باشد. این بانوى بزرگوار، بعد از امیر المؤ منین على علیه السلام مدتى طولانى زنده بد و با کسى نیز ازدواج نکرد؛ همچنانکه امامه و اسماء بنت عمیس و لیلى نهشیله چنین نمودند و این چهار زن آزاده ، کمال وفادارى را در حق شوى و سرورشان امیر المؤ منین على علیه السلام انجام دادند. (117)حتى یک بار مغیرة ین نوفل و یک بار نیز ابو هیاج بن سفیان از امامه خواستگارى کردند، اما او امتناع ورزید و حدیثى از على علیه السلام نقل کرد که همسران پیامبر و جانشینش بعد از مرگ ایشان نباید به همسرى کسى درآیند، بر پایه این سفارش ، زنان وارسته مزبور، تن به ازدواج با کسى ندادند. (118)
در باب عظمت مقام و علو معرفت حضرت ام البنین سلام الله علیه به مقام و موقعیت اهل بیت علیه السلام همین بس نوشته اند: چون ازدواج امیرالمؤ منان علیه السلام در آمد، امام حسن و امام حسین علیه السلام بیمار بودند، و او بسان مادرى دلسوز و پرستارى مهربان به مراقبت و دلنوازى از آنان پرداخت ؛ و چنین امرى از همسر سرور اهل ایمان ، که از انوار معارف حضرتش بهره ها گرفته ، در بوستان علوى تربیت یافته و به آداب و اخلاق مولاى متقیان علیه السلام مؤ دب متخلق شده ، شگفت نیست .

فرزندان ام البنین سلام الله علیها  
اول از همه ، قمر بنى هاشم علیه السلام متولد گردید، و بعد بترتیب : عبدالله و جعفر و عثمان گام به جهان هستى گذاشتند.
فرزندان ام البنین - همگى - در زمین کربلا شهید شدند و نسل ام البنین علیه السلام از طریق عبیدالله بن قمر بنى هاشم بسیار مى باشند. چون بشیر به فرمان اما زین العابدین علیه السلام وارد مدینه شد تا مردم را از ماجراى کربلا و بازگشت اسراى آل الله با خبر سازد در راه ام البنین سلام الله علیه او را ملاقات کرد و فرمود: اى بشیر، از امام حسین علیه السلام چه خبر دارى ؟ بشیر گفت : اى ام البنین ، خداى تعالى ترا صبر دهد که عباس ‍ تو کشته گردید. ام البنین سلام الله علیه فرمود: از حسین سلام الله علیه مرا خبر ده . بدینگونه ، بشیر خبر قتل یک یک فرزندانش را به او خبر داد اما ام البنین پیاپى از امام حسین علیه السلام خبر مى گرفت وى گفت : فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است ، فداى حسینم باد! و چون بشیر خبر قتل آن حضرت را به او داد صیحه اى کشید و گفت : اى بشیر، رگ قلبم را پاره کردى ! و صدا به ناله و شیون بلند کرد.
مامقانى گوید: این شدت علاقه ، کاشف از بلندى مرتبه او در ایمان ، و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل مى شمارد.
به نوشته علامه سماوى در ابصارالعین : ام البنین سلام الله علیه همه روزه به بقیع مى رفت و مرثیه مى خواند، به نوعى که مروان - با آن قساوت قلب - از ناله و گریه ام البنین سلام الله علیه به گریه مى افتاد و اشکهاى خود را با دستمال پاک مى کرد. نیز هنگامى که زنها او را با عنوان ام البنین خطاب کرده و به وى تسلیت مى داده اند این ابیات را سرود:

لا تدعونى و یک ام البنین
تذکرنى بلیوث العرین
کانت بنون لى ادعى بهم
و الیوم اصبحت و لا من بنین
اربعه مثل نسور الربى
قد واصلوا الموت بقطع الوتین
تنازع الخرصان اشلائهم
فکلهم امسوا صریعا طعین
یا لیت شعرى اکما اخبروا
بان عباسا مقطوع الیدین

یعنى اى زنان مدینه ، دیگر ام البنین نخوانید و مادر شیران شکارى ندانید، مرا فرزندانى بود که به سبب آنها ام البنینم مى گفتند، ولى اکنون دیگر براى من فرزندى نمانده همه را از دست داده ام . آرى ، من چهار باز شکارى داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع نمودند و دشمنان با نیزه هاى خود ابدان طیبه آنها را از هم متلاشى کردند و در حالى که روز را به پایان بردند که همه آنها با جسد چاک چاک بر روى زمین افتاده بودند. اى کاش مى دانستم آیا این خبر درست است که دستهاى فرزندم قمر بنى هاشم علیه السلام را از تن جدا کردند؟!

مخوان جانا دگر ام البنینم
که من با محنت دنیا قرینم
مرا ام البنین گفتند، چون من
پسرها داشتم ز آن شاه دینم
جوانان هر یکى چون ماه تابان
بدندى از یسار و از یمینم
ولى امروز بى بال و پر ستم
نه فرزندان ، نه سلطان مبینم
مرا ام البنین هر کس که خوائد
کنم یاد از بنین نازنینم
به خاطر آورم آن مه جبیان
زنم سیلى به رخسار و جبینم
به نام عبدالله و عثمان و جعفر
دگر عباس آن در ثمینم
یا من راءى العباس کر
على جماهیر النقد
و وراه من ابناء حیدر
کل لیث ذى لبد
نبئت ان ابنى اصیب
بر اءسه مقطوع ید
و یلى على شبلى و مال
براءسه ضرب العمد
لو کان سیفک فى
یدیک لما دنى منک اءحد

 

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

20 اسفند روز راهیان نور،

ه گزارش خبرنگار راهیان نور، مناطق عملیاتی و یادمان های غرب کشور در طول هشت سال دفاع مقدس شاهد مجاهدت ها و فداکاری های ملت ایران بوده است و آن دوره آزمایش بزرگی برای استان های کرمانشاه و ایلام بود. در اینجا به تشریح مناطق عملیاتی جبهه غرب و معرفی یادمان های استان های کرمانشاه و ایلام می پردازیم.


کرمانشاه
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ستاد فرماندهی سپاه منطقه 7، به فرماندهی سردار شهید محمد بروجردی در شهر کرمانشاه تشکیل شد و نقش بسزایی را در ایجاد امنیت در دو استان کرمانشاه و کردستان ایفا نمود. از آغاز تا پایان جنگ تحمیلی این شهر هدف حملات مکرر هواپیماهایتش عراق قرار داشت و در طول دوران دفاع مقدس 176 مرتبه مورد هدف بمب و موشک‌های ارتش عراق واقع شد و در مجموع 2158 تن شهید و 4252 جانباز را تقدیم انقلاب اسلامی کرد. کرمانشاه در طول دوران دفاع مقدس، همواره به عنوان مرکز پشتیبانی و عقبه رزمندگان اسلام در جبهه‌ی میانی، محسوب می‌شد و قرارگاه رمضان در این استان فعالیت می‌کرد. عراق هیچ‌گاه نتوانست به از راه زمین وارد این شهر شود، اما مردم فداکار و انقلابی این شهر بارها مورد عملیات‌های تروریستی و خرابکارانه‌ی منافقین و گروهک‌های ضد انقلاب قرار گرفت. شهید آیت الله اشرفی اصفهانی، امام جمعه موقت کرمانشاه از جمله شهدای ترور در این شهر می‌باشند که در تاریخ 1361/7/23 لحظاتی پیش از ایراد خطبه‌های نماز جمعه، در مسجد جامع این شهر توسط منافقین به شهادت رسید. ارتفاعات مشرف به این شهر در حوالی منطقه‌ی طاق بستان، میزبان چند شهید گمنام است و همه روزه میعادگاه بسیاری از عاشقان و دل‌دادگان ولایت می‌باشد.

موزه و مرکز فرهنگی دفاع مقدس کرمانشاه 
این موزه در پشت‌ پارک‌ شیرین در خیابان امیرکبیر واقع است که ادوات مختلف جنگی و تصاویر و آثار شهدا در آن به معرض دید علاقمندان گذاشته شده‌؛ این‌ مرکز در دوران دفاع مقدس‌، پناه‌گاه‌ مردم‌ بی‌دفاع‌ در برابر حملات‌ هوایی‌دشمن‌ بوده‌ که‌ در 26‌ اسفندماه‌ 1366، مورد هدف‌ هواپیماهای دشمن قرار گرفت‌ و عده‌ای‌ از مردم‌ شهر به ‌شهادت‌ رسیدند. این‌ مرکز، با داشتن‌ غرفه‌های‌ مختلف‌ و کتابخانه‌ی‌تخصصی‌، اولین‌ مرکز فرهنگی‌ دفاع‌ مقدس‌ در غرب‌ کشور می‌باشد‌.


یادمان مرصاد
تنگه چهارزبر در 35 کیلومتری غرب کرمانشاه و در جاده اصلی کرمانشاه – اسلام آباد معروف به راه کربلا قرار دارد، این تنگه، دروازه‌ای اصلی ورود به شهرکرمانشاه از سمت غرب می‌باشد که جاده ترانزیتی کرمانشاه - خسروی، از این تنگه می‌گذرد. در سوم مرداد 1367 نیروهای سازمان مجاهدین (منافقین) با پشتیبانی ارتش بعث عراق، پس از عبور از مرزهای جمهوری اسلامی ایران در محور قصرشیرین-سرپل ذهاب، بدون درگیری جدی تا اسلام آباد پیشروی کردند. و سپس به طرف کرمانشاه ادامه حرکت دادند. در شرق تنگه چهارزبر رزمندگان اسلام راه را بر آنان مسدود ساخته و درگیری را آغاز نمودند. به این ترتیب عملیات مرصاد در تاریخ 1367/5/5 آغاز گردید. با حملات نیروهای خودی، نیروهای منافقین که به آن نقطه دست یافته بودند به هلاکت رسیده یا تار و مار شدند. در تنگه چهارزبر بنایی به یادبود عملیات مرصاد احداث گردیده است، نمای بیرونی یادمان حالتی گنبدی شکل مانند مسجد و داخل آن به صورت یک موزه ساخته شده است که مزار 5 شهید گمنام در این یادمان زیارتگاه عاشقان است.


سرپل ذهاب 
سرپل ذهاب یکی از محورهای هجوم دشمن و یکی از مهمترین محورهای دفاعی استان کرمانشاه در دوران دفاع مقدس بود که به علت قرارگرفتن پاطاق در آن از اهمیت بالایی برخوردار بود، همزمان با تجاوز سراسری ارتش عراق، این شهر مورد تعرض هواپیماها و توپخانه ارتش عراق قرار گرفت و در اولین ساعات دوم مهر 1359 به اشغال قوای زرهی دشمن درآمد. این اشغال با عملیات نیروهای خودی، پس از چند ساعت پایان یافت ولی این شهر تا پایان جنگ در معرض آتش توپخانه و حملات هواپیماهای ارتش عراق قرار داشت. در پایان جنگ سرپل ذهاب مجدداً به اشغال ارتش عراق و منافقین درآمد که این بار نیز نیروهای سپاه پاسداران با همکاری هوانیروز ارتش، مهاجمان را به عقب رانده، شهر را آزاد ساختند.

• بارگاه احمد بن اسحاق بارگاه احمد بن اسحاق(ره)
 این بارگاه مطهر در مرکز شهر قرار گرفته است و مهمترین مرکز شهر محسوب می شود، احمد بن اسحاق یکی از یاران امام حسن عسگری(ع) بوده است که در اواخر عمر به این شهر آمده و مرحوم گردیده است ، این مزار در دوران دفاع مقدس کانون تجمع رزمندگان و محل برقراری نمازجماعت و دعاهای رزمندگان بوده است. در جوار این بارگاه عده ای از فرماندهان شهید و شهدای گمنام به خاک سپرده شده اند.


ارتفاعات قراویز 
پس از عقب راندن دشمن از سرپل ذهاب، نیروهای عراقی در ارتفاعات قراویز در غرب سرپل ذهاب مستقر شدند. دوازده روز پس از استقرار دشمن روی قراویز، تعدادی از نیروهای سپاه به فرماندهی برادر اصغر وصالی به دشمن یورش بردند. با تلاش این برادران که کمتر از یک دسته بودند بخشی از قراویز (که بعدها به تپه مجاهد معروف گردید) آزاد شد. این تپه در جریان عملیات های بازی دراز 1 و 2 شاهد تلاش فوق العاده و جانبازی برادران سپاه و ارتش بود.


یادمان شهید شیرودی 
این روستا در شمال غربی شهر سرپل ذهاب قرار دارد محل شهادت علی اکبر شیرودی یکی از خلبانان دلاور هوانیروز است، شهید شیرودی در دوران مبارزات انقلاب اعلامیه‌های آیت الله خمینی را در کرمانشاه پخش می‌کرد و در آستانه پیروزی انقلاب همراه با 
حجت الاسلام آل طاهر مسئولیت حفاظت از کرمانشاه به خصوص رادیو و تلویزیون و ادارات مهم دولتی را بر عهده گرفت. در غائله کردستان داوطلبانه به این منطقه شتافت و در مقابل گروه‌های ضد انقلاب به مبارزه پرداخت. در همین دوره و در سن ۲۴ سالگی به عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. شیرودی در حماسه پاوه نیز نقش تعیین کننده‌ای در آزادسازی شهر پاوه ایفا کرد. وی به دلیل لیاقت و شجاعت ظرف هفت ماه از درجه ستوانیاری به درجه سروانی ارتقاء یافت. آخرین عملیات پروازی خلبان شیرودی در بازی دراز صورت گرفت. در تاریخ 8 اردیبهشت ۱۳۶۰، در حالی که مشغول دفاع از منطقه بود، در اثر اصابت گلوله تانک به بالگرد حامل وی به شهادت رسید، و پیکر مطهرشان در زادگاهشان تنکابن به خاک سپرده شد.


یادمان بازی دراز 
این ارتفاعات که در جنوب غربی سرپل ذهاب قرار دارد؛ یکی از ارتفاعات مهم و استراتژیک منطقه می باشد که بر شهرهای سرپل ذهاب، قصرشیرین و نفت شهر در داخل خاک ایران و شهرهای نفت خانه و خانقین در داخل خاک عراق دید و تسلط خوبی دارد. ارتش عراق در تاریخ 1359/7/15 این ارتفاع را بدون درگیری اشغال و سپس جاده ای به طول 6 کیلومتر روی آن احداث و آسفالت کرد. برای آزادسازی بازی دراز عملیاتی در عاشورای 1359 اجرا شد که موفقیتی در پی نداشت. پس از آن برادران سپاه طی دو ماه شناسایی، عملیات دیگری را طراحی کردند که با اجرای آن در تاریخ 1360/2/2 بخش مهمی از ارتفاعات بازی دراز از جمله قله های 1000، 1050 و 1100 گچی آزاد گردید.


پادگان ابوذر 
پادگان ابوذر را دوکوهه غرب می خواندند. این پادگان که در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر سرپل ذهاب قرار دارد، مقر تیپ سه ابوذر از لشکر 81 زرهی بوده است. پادگان ابوذر که مرکز تجمع نیرو و پشتیبانی یگان های خودی بود، بارها هدف بمباران و موشک باران ارتش عراق قرار گرفت. بمباران رزمندگان مستقر در این پادگان در تاریخ های 6 و 1363/12/18 که آماده اجرای عملیاتی در جنوب سومار بودند، ورق دیگری از تاریخ سراسر مظلومیت رزمندگان اسلام را ورق زد. این عملیات قرار بود همزمان با عملیات بدر در جنوب انجام شود که به دلایلی منتفی شد. در روزهای اول در روزهای اول جنگ شهید خلبان اکبر شیرودی و شهید پاسدار وصالی از تخلیه و سقوط این پادگان جلوگیری کردند. در حال حاضر تعدادی از ساختمان های این پادگان به حالت دست نخورده باقی مانده است که یکی از نقاط مورد بازدید کاروان های راهیان نور است.


تنگه حاجیان 
این تنگه در مسیر گیلانغرب به سرپل ذهاب قرار دارد و نزدیک ترین تنگه به گیلان غرب است که دشت گیلان غرب را به دشت دیره در جنوب سر پل ذهاب متصل می سازد. رزمندگان برای آزادسازی این تنگه دو عملیات اجرا کردند که در دومین عملیات (14/9/1359) این تنگه آزاد شد. اصغر وصالی از فرماندهان سپاه تهران در جریان اولین عملیات آزادسازی این تنگه به شهادت رسید.


شهدای گمنام گیلان غرب 
گیلان غرب قبل در سال های اول اتقلاب و پیش از تهاجم عراق شاهد خرابکاری های تجزیه طلبان و سپس در تاریخ 1359/7/6 یگان های لشکر 4 ارتش عراق وارد گیلان غرب شدند، در حالی که ستون نظامی دشمن به باغ کشاورزی و پمپ بنزین شهر رسیده بود، عکس العمل و مقاومت مردم آنان را تار و مار کرد ضمن آن که با تلاش هوانیروز ارتش، عقبه ستون نیروهای دشمن روی جاده گیلان غرب منهدم گردید. شهر گیلان غرب بر اثر بمباران های متعدد هواپیما و آتش توپخانه ارتش عراق تخریب گردید اما مردم این شهر دست از مقاومت برنداشتند که از جمله آن می توان به حماسه خانم فرنگیس حیدرپور اشاره کرد که به تنهایی با یک تبر یک عراقی را اسیر کرده بود و تندیس او در میدان مقاومت شهر ساخته شده است. این شهر در طول جنگ تحمیلی بارها بمباران شد و عملیات متعددی از جمله مطلع الفجر در آن به وقوع پیوست، در 1390/7/15 دو شهید گمنام به یادبود شهدای سرفراز این شهر در آن به خاک سپرده شدند تا نمادی از حماسه های مردم این شهر باشند.


یادمان مطلع الفجر 
این تپه در غرب جاده گیلان غرب – سرپل ذهاب و در 13 کیلومتری شمال غرب شهر گیلانغرب واقع است. این محل که به صورت یک سری سنگرها و کانال های حفظ و بازسازی شهد می باشد در کنار روستای آوزین در غرب گورسفید می باشد. و پرچم ها و کانال های متعدد آن یادآور دوران دفاع مقدس است، در نزدیکی این یادمان مزار یکی از شهدای گیلان غرب به نام شهید خوش روان نیز قرار دارد. عملیات مطلع الفجر در 1360/9/20 با رمز یا مهدی(عج) ادرکنی با هدف جلوگیری از تحرکات دشمن و فراهم نمودن امکان آزادسازی قصرشیرین و نفت شهر در محور گیلانغرب- سرپل ذهاب انجام شد. که در پی این عملیات حدود 2000 نفر از قوای دشمن کشته شدند.


قصر شیرین 
قصرشیرین در منطقه ای کوهستانی از نوار مرزی طوری واقع شده است که از شمال و غرب با عراق هم مرز می باشد و توسط دو جاده آسفالت از گیلان غرب و سرپل ذهاب به شبکه جاده ای کشور مرتبط است. قصر شیرین قبل از شروع جنگ تحمیلی، هواپیماها و توپخانه ارتش عراق بارها این شهر را مورد تهاجم قرار دادند. ارتش عراق ، با دو لشگر به قصرشیرین حمله کرد و در روز پنجم مهر 1359 شهر را به طور کامل اشغال کرد در حالی که عده ای از مردم موفق به ترک شهر نشدند و در خانه های خود محبوس بودند. ارتش عراق پس از اشغال قصرشیرین مردم شهر را در مسجد مهدیه شهر جمع کرد. نیروهای عراقی در اقدام بعدی جوانان و مدافعان باقی مانده در شهر را شناسایی کردند و به اسارت گرفتند.

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

ولادت امام محمد باقر (ع)

ابوجعفر، محمد بن علی الباقر، مشهور به محمد باقر پنجمین امام شیعیان متولد سوم صفر یا نخست رجب سال ۵۷ هجری در مدینه است . پدرش امام سجاد و مادرش فاطمه بنت حسن بن علی دختر حسن بن علی می‌باشد بنابراین او اولین امام شیعه است که از نسل هر دو نوه پیامبر حسن و حسین می‌باشد . کنیه‌اش ابوجعفر و لقبش باقرالعلوم است .

در این مطلب متن و عکس های زیبا برای ولادت امام محمد باقر گردآوری شده است که در ادامه مشاهده می کنید.

متن و عکس ولادت امام محمد باقر (ع)

عکس ولادت امام محمد باقر

اس ام اس ولادت امام محمد باقر

میلاد باقرالعلوم (علیه السلام) شکافنده اقیانوس بی کرانه دانش، بر همه جوانان و پویندگان راهشان خجسته باد!

ولادت امام محمد باقر

ولادت امام محمد باقر

اومده باقر آل عبا،چه شوری داره هر قلب و سینه

آرزومونه که یک شب باشیم،شب میلاد آقا مدینه

امشب،از شادی بی تاب بی تابم

جانم،فدای نوه ی اربابم

ولادت امام محمد باقرتبریک ولادت امام محمد باقر

نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم
به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرات جهان یکسر بود او هادى و رهبر
که جان عالمى گردد فداى حضرت باقر

ولادت امام محمدباقر (ع) مبارک باد

عکس ولادت امام محمد باقر

اس ام اس ولادت امام محمد باقر

از روشنی طلعت رخشنده «باقر»
شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر
در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز
گردید عیان ماه تمام از رخ باقر.

ولادت امام محمدباقر (ع) مبارک باد

ولادت امام محمد باقرولادت امام محمد باقر

اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم

وآیینه دار طلعت خورشید پنجمم

چون کشتی سپرده به توفان عنان خویش

ازموج موج جذبه ی تو در تلاطمم

ولادت امام محمد باقرتبریک ولادت امام محمد باقر

خوش آمدی ای یوسف زهرا و حیدر

آیینه ی حق،امام پنجم

ای خاک حریم لطفت آفاق و انجم

ای سَیّد ما،مقتدای ما

پوستر ولادت امام محمد باقر

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

سیزدهم ماه رجب ؛ سالروز ولادت با سعادت اسدالله الغالب امیرالمومنین مولا علی ابن ابیطالب (علیه السلام) بر عموم شیعیان و محبان آن حضرت مبارک باد.

سیزدهم ماه رجب ؛ سالروز ولادت با سعادت اسدالله الغالب امیرالمومنین مولا علی ابن ابیطالب (علیه السلام) بر عموم شیعیان و محبان آن حضرت مبارک باد.

ایوان نجف عجب صفائی دارد             حیدر بنگر چه بارگاهی دارد

توحید که لا اله الا الله است                        اسلام ، محمد رسول الله است

از این دو سخن کسی به جایی نرسد         گر بی خبر از علی ولی الله است

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) : من شهر علم هستم و علی (علیه السلام) در اوست. دروغ گوید هرکه فکر میکند از غیر در به شهر وارد شده و نیز دروغ میگوید هرکه گمان دارد مرا دوست دارد و علی (علیه السلام) را دشمن دارد ( و با او دشمنی میکند) اصول کافی جلد 3 صفحه 336

احادیث درباره فضایل اسدالله الغالب امیرالمومنین مولا علی (علیه السلام)

دانلود مجموعه سخنرانی های حضرت آیت الله سید محمد ضیاء آبادی در مورد فضایل مولی الموحدین حضرت امام امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام

امام علی (علیه السلام) : دروغ گفته کسی که ادعای باور آخرت را دارد و به دنیای فانی دل بسته است.  غررالحکم صفحه 582 حدیث 7292

امام علی (علیه السلام) : روزگار صفحه های عمر شما است ، پس بهترین کردار خود را در آن ثبت کنید.  غررالحکم صفحه 120 حدیث 2058

مجموعه احادیث حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)

فداکاری و جوانمردی

در جنگ اُحُد بر اثر جلوه‌ گری مال دنیا در چشم برخی از مسلمانان،آنها سنگر را بر خلاف دستور رسول خدا خالی گذاشتند و دشمن از همان زاویه حمله کرد و شکست سختی بر ارتش اسلام وارد آمد و بسیاری پا به فرار گذاشتند و جز افراد معدودی کنار پیامبراکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) باقی نماندند و از این رو لطمات سنگینی بر امیرمؤمنان علی(علیه السلام) وارد شد. ایشان در احاطه‌ی دشمن قرار گرفت و برای کشتنش هجوم آوردند. در آن تنگنای بس خطرناک، تنها کسی که پروانه‌ وار بر گرد شمع وجود رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) می ‌چرخید و از همه طرف،ضربات نیزه و شمشیر دشمن را به جان خود می‌خرید،علی(علیه السلام) بود که بنا به نقلی 90 زخمِ کاری بر بدن مبارکش وارد آمد.پس از جنگ می‌ خواستند بخیه کنند که از بس زخم‌‌ها به هم نزدیک بود، دشواری در کار بخیه پیش می‌آمد. در آن صحنه‌ی اعجاب انگیزِ فداکاری علی(علیه السلام) بود که ندای تحسینِ آسمانی از جانب خدا رسید:

(لا فَتَیاِلاّ عَلِیّ لا سَیْفَ اِلاّ ذوالْفَقار)

{جوانمردی جز علی کو و شمشیری جز ذوالفقار علی کجاست}؟

در جنگ خیبر که جنگ عظیمی بود،دیگران رفتند و شکست خورده برگشتند و ترس و وحشتی عجیب ارتش اسلام را فرا گرفت،تا یک شب رسول خدا فرمود:

(لَاُعْطِیَنَّ الرّایَةَ غَداً رَجُلاً یُحِبُّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ اللهُ وَ رَسُولُهُ کَرّارٌ غَیْرَ فَرّار لا یَرْجِعُ حَتّی یَفْتَحَ اللهُ عَلَی یَدَیْهِ).بحارالانوار،جلد21،صفحه‌ی3.

(فردا من پرچم را به دست مردی می ‌دهم که هم او خدا و رسولش را دوست دارد هم خدا و رسولش او را دوست دارند؛حمله ‌وری که تا دشمن را از پا در نیاورد، روی از دشمن بر نمی‌ تابد تا اینکه خداوند پیروزی را بر دستان مبارک او جاری سازد).

اصحاب این سخن را که شنیدند، به یکدیگر نگاه کردند که آیا کیست آن مرد؟ تا صبح شد و رسول اکرم‌( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: علی کجاست؟ گفتند: یا رسول الله، علی به چشم‌ درد سختی مبتلا شده و قادر به حرکت نیست و پیش پایش را نمی ‌بیند. فرمود: او را بیاورید.دستش را گرفتند و با همان حال که چشمش بسته بود، به حضور رسول اکرم‌( صلی الله علیه و آله و سلم ) مشرّف شد.رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) اندکی از آب دهان خود به چشم‌ های علی(علیه السلام) کشید.چشم‌ها باز و روشن شد. پیامبراکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) پرچم را به دستش داد. علی(علیه السلام) رفت و فاتح برگشت.

برتر از عبادت جنّ و انس

جنگ احزاب (غزوه‌ی خندق) سخت‌ ترین جنگ‌ ها بود؛ زیرا همه‌ی قبایل با هم متّحد شدند و یکجا به مدینه و مرکز اسلام حمله آوردند.در آن جنگ، عمروبن عَبدوَدّ، رزمنده‌ی نامدار، که با هزار رزمنده برابر بود،به مقابله با امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمد.آنجا بود که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود:

(بَرَزَ الایمانُ کُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ کُلِّهِ).همان،جلد20،صفحه‌ی215. {تمام ایمان با تمام کفر روبه‌ رو شد}

در همان جنگ بود که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود:

(لَضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ اَفْضَلُ مِنْ عِبادَة الثَّقَلَیْنِ).بحارالانوار،جلد41،صفحه‌ی91،به این عبارت آمده است:«لَمبارَزَڑ عَلِیِّ بنِ ابیطالب لِعَمْرِوبْنِ عَبْدِوَد اَفْضَلُ مِنْ عَمَلِ اُمَّتی اِلَی یَومِ القِیامَة)

(یک ضربت شمشیر علی در روز خندق افضل از عبادت همه‌ی جنّ و انس است).

از این بیان رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) معلوم می ‌شود که اگر آن روز عمروبن عَبدوَدّ به شمشیر علی کشته نمی‌ شد، اساس اسلام منهدم گشته و اثری از اسلام و قرآن و شخصیّت پیامبر باقی نمانده بود و لذا تا روز قیامت، هر چه عبادت از جنّ و انس صادر شود، همه از برکات یک ضربه‌ی شمشیر علی(علیه السلام) در روز خندق است.

حال برخی از نویسندگان بی‌اطّلاع یا مغرض، فتوحات اسلامی صدر اسلام را به کسانی نسبت می‌ دهند که فی‌الواقع آنان در این پیروزی‌ها نقش چندانی نداشته ‌اند و اگر به فرض آن فتوحات رابتوان نام اسلامی و الهی روی آن گذاشت، محصول ایمان و شجاعت سربازانی بوده است که دست پرورده‌های رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده‌اند و آنان بودند که این پیروزی و افتخارات را کسب کردند و نه کسان دیگر وآن کس که توانست در جزیزة العرب شاخ‌های شجاعان عرب را بشکند و پیل ‌تنان آنها را به زانو در آورد و بینی مستکبران گردنکش را به خاک بمالد و قدرت آسمانی اسلام را مستقرّ گرداند،اسدالله الغالب، امام علیّ‌بن ابیطالب(علیه السلام) ،بود.

آری،پس از این که سفره با فداکاری‌های علی(علیه السلام) گسترده شد، دیگران آمدند و بر سر سفره‌ی آماده نشستند و ناجوانمردانه با صاحب سفره هم به جنگ و ستیز برخاستند و آن چنان فضا را تیره و تار کردند که مولای مظلوم ما فرمود:دیگر صلاح اسلام و مسلمین در این نیست که من قیام کنم و شمشیر بکشم و مسند را بگیرم؛چون در این صورت، جنگ داخلی پیش می‌آید و اساس دین به هم می ‌ریزد.

(فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذیً وَ فِی الْحَلْقِ شَجیً).نهج‌البلاغه‌ی فیض،خطبه‌ی3.

(صبر کردم مانند کسی که خار در چشم و استخوان در گلویش گیر کرده باشد).

کتمان فضیلت علی(علیه السلام)

برخی رسمشان این است هر جا فضیلتی برای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) ببینند اگر توانستند آن را منکر می‌ شوند و اگر نتوانستند توجیهش می کنند مانند مطلب «سدّالابواب الّا باب علی» که خدا دستور داد تمام درهایی را که از خانه‌ های اصحاب به مسجد پیامبر باز می ‌شد ببندند، مگر درِ خانه‌ی علی که آن همچنان باز بماند. معلوم است که فضیلتی بسیار بزرگ است که تنها دری که به خانه‌ی خدا باز می‌ شود، درِ خانه‌ی علی باشد تا احکام خدا از آن در به بندگانش برسد و بندگان نیز از آن در رو به خدا بروند و از برکات خدا برخوردار گردند.امّا اینجا هم می ‌گویند این یک امر عادی است و برای جلوگیری از بی‌نظمی واردین به مسجد، دستور دادند درها بسته شود و فقط یک در باز بماند.

نابودگر مارقین

در غزوه‌ی حُنَیْن، پس از این که مسلمانان فاتح شدند، رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) غنایم جنگی را در بین مجاهدین تقسیم می ‌کردند.در این حین،مردی بلند بالا، در حالی که اثر سجده در پیشانی‌اش پیدا بود، وارد شد و سلام کرد و جَسورانه گفت:

(اِعْدِلْ یا رَسُولَ الله).

(ای رسول خدا،[در تقسیم مال] عدالت را رعایت کن).

رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود:

(وَیْحَکَ اِذْ لَمْ یَکُنِ الْعَدْلُ عِنْدی فَعِنْدَ مَنْ یَکُون).

(وای بر تو! اگر من عادل نباشم، پس چه کسی عادل خواهد بود)؟

یعنی، من که خود از جانب خدا بنیان‌ گذار قانون عدلم،اگر عدالت را رعایت نکنم، پس از چه کسی توقّع عدالت می‌ توان داشت؟ اصحاب که از این گستاخی برآشفته بودند،در مقام تنبیه او برآمدند.ولی رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: رهایش کنید.او در آینده پیروانی پیدا خواهد کرد که از دین بیرون می ‌روند و به دست محبوب ‌ترین خلق خدا کشته می ‌شوند.این یک خبر غیبی بود که رسول خدا آن روز داد.سال‌ها گذشت تا جنگ نهروان پیش آمد و همین آدم در آن جنگ، در حالی که سردسته‌ی خوارج بود،به دست مولا کشته شد.او حرقوص بن زهیر بجلّی ملقّب به ذوالثَّدْیَه بود.

مارقین، یعنی همان خوارج نهروان، دوازده هزار نفر بودند که بعد از داستان حکمیّت رودرروی امام ایستادند و به محاربه با امام پرداختند.تاریخ خوارج به‌ راستی از عجایب تاریخ اسلام است؛ زیرا آنها جمعیّتی بودند نه کافر نه منافق، بلکه متعبّدانی پرهیزکار بودند که ارتکاب کبیره را نه تنها فسق بلکه کفر می ‌دانستند. قاری قرآن و شب زنده ‌دار و کاملاً مقیّد به ظواهر احکام اسلام بودند؛ البتّه، دیندارانی دین ‌نشناس و خشکه مقدّس‌ هایی عاری از معرفت و شناخت حقیقت دین بودند. به عذر این که چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) حکمیّت را قبول کرده است، گفتند: او کافر شده است و از اینرو، به ستیز با امام برخاستند و شمشیر به روی حضرت کشیدند.امام آنها را به طرق گوناگون نصیحت کرد تا این که هشت هزار نفر برگشتند و چهارهزار نفر باقی ماندند و کشته شدند. همان مرد جسور (حرقوص بن زهیر ذوالثّدیه) سر دسته‌ی خوارج هم در میان کشته‌ها بود.امام میان کشته‌ ها می ‌گشت تا جسد او را پیدا کند.همراهان امام از یافتن او مأیوس شدند و گفتند: معلوم می ‌شود که او کشته نشده است.امام(علیه السلام) فرمود:

(وَاللهِ ما کَذَبْتُ وَ ما کُذِبْتُ).

{به خدا قسم، نه من دروغ گفته‌ ام نه به من دروغ گفته شده است}.

پیامبر به من خبر داده است که او به دست ما کشته خواهد شد.او حتماً کشته شده و جسدش میان اجساد است.بالاخره گشتند و پیدایش کردند و سرش را بالای نیزه زدند و منادی ندا می ‌کرد:

(صَدَقَ اللهُ وَ صَدَقَ رَسُولُهُ). «راست گفت خدا و رسولش نیز راست گفت».

آنچه رسول خدا قبلاً خبر داده بود تحقّق یافت و آن مرد و پیروانش کشته شدند.

علم جوشان امام امیرالمؤمنین(علیه السلام)

کمیل بن زیاد نخعی، که از اصحاب سرّ امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حساب می ‌آمد. (امام(علیه السلام) بعضی مطالب را که دیگران اهلیّت شنیدن آن را نداشتند، با کمیل و چند تن دیگر، با اختلاف درجاتشان،در میان می ‌گذاشت) از امام(علیه السلام) پرسید: «مَا الْحَقیقَةُ»؛ «حقیقت چیست»؟ امام(علیه السلام) فرمود:«ما لَکَ و الْحَقیقَة»؛ «تو را با حقیقت چه کار»؟ کمیل گفت: «اَوَلَسْتُ صاحِبَ سِرّکَ»؛ «آیا من صاحب سرّ شما نیستم»؟ امام فرمود:

(بَلَی،وَلکِنْ یَرْشَحُ عَلَیْکَ ما یَطْفَحُ مِنّی).نقل از روضات الجنّات،جلد6،صفحه‌ی403.

(آری هستی،ولکن ترشّحی از کف سر ریز از دیگ سینه‌ام به تو می ‌رسد).

وقتی دیگ غذا در حال جوشیدن است و در میان آن، نخود و لوبیا و عدس و دیگر موادّ غذایی موجود است، در آن حال، کفی روی دیگ می‌آید و اندکی از اطراف آن بیرون می ‌ریزد.آن کف ارزش غذایی ندارد.حال، امام(علیه السلام) به کمیل فرموده است:تو قادر به تحمّل علوم و معارف مکنون در وجود من نیستی.گاهی که دیگ سینه‌ام به جوش می‌آید و اندک کفی از آن سرریز می ‌کند، ترشّحی از آن کف به تو می ‌رسد و لبی از آن تر می ‌کنی.

زمان دیگری، در حالی که به سینه‌ی شریفش اشاره می‌ کرد، خطاب به کمیل فرمود:

(هاإِنَّ هَیهُنَا لَعِلْماً جَمّاً (وَ أشَارَ بِیَدِهِ إِلَیصَدْرِهِ) لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً).نهج‌البلاغه‌ی فیض،حکمت139.

(این سینه ‌ی من دریای موّاج علم است.ای کاش کسی را می ‌یافتم که توانایی تحمّل آن را می ‌داشت).

آری، علی(علیه السلام) را نه تنها دنیای دیروز نمی ‌شناخت،دنیای امروز هم او را نمی‌ شناسد و تا آخرین روز هم، آن چنان که باید،او را نخواهد شناخت.

آیا این اهلیّت در دنیای امروز هست که تاب تحمّل اسرار او را داشته باشد؟به نقل از مرحوم کلینی(ره)،امام صادق(علیه السلام) به ابوبصیر که از اصحاب حضرت بود، فرمود:

(یَا أبَا مُحَمَّدٍ إنَّ عِنْدَنَا وَ اللهِ سِرّاً مِنْ سِرِّ اللهِ وَ عِلْماً مِنْ عِلْمِ اللهِ وَ اللهِ مَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لا مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللهُ قَلْبَهُ لِلْإیمَانِ وَ اللهِ مَا کَلَّفَ اللهُ ذَلِکَ أحَداً غَیْرَنَا وَ لا اسْتَعْبَدَ بِذَلِکَ أحَداً غَیْرَنَا).کافی،جلد1،صفحه‌ی402.

( به خدا قسم، در نزد ما سرّی از اسرار خدا و علمی از علم خدا هست.به خدا قسم، آن سرّی که از خدا نزد ما هست، نه تنها شما تاب تحمّل آن را ندارید، بلکه هیچ ملک مقرّبی و هیچ پیامبر مرسلی و هیچ مؤمن ممتحنی که خدا قلب او را مورد آزمایش قرار داده و مقبول شده است،تاب تحمّل آن را ندارد.به خدا قسم، جز ما، خداوند اَحَدی را مکلّف به تحمّل آن نکرده است)

برگرفته از کتاب امام علی (علیه السلام) حقیقت ایمان فضیلت پنهان(از تالیفات آیت الله ضیاء آبادی)

 



رسول خدا فرمود : دوستى على (علیه السلام) عبادت است، خدا ایمان بنده‏ اى را نمی ‏پذیرد مگر بوسیله دوستى على (علیه السلام)  و دورى از دشمنان او.    ارشاد القلوب جلد 2 صفحه 2

شرح ولادت مولا علی (علیه السلام)

امام اول ، ابوالحسن ، امیرالمومنین ، علی بن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه - آن حضرت در روز جمعه سیزدهم رجب سی سال پس از عام الفیل در شهر مکه در بیت الله الحرام متولد شد ، مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف است ، علی (علیه السلام) و برادرانش نخستین کسی بودند که از طرف پدر و مادر هاشمی به دنیا آمدند و در خانه خداوند پیش از او کسی متولد نشده بود و این خود فضیلتی است که خداوند به جهت بزرگواری و اعلاء رتبه و اظهار ارجمندی علی (علیه السلام) به وی اختصاص داد.

از علی بن الحسین (علیه السلام) روایت شده که فاطمه بنت اسد را در حال طواف درد زائیدن فرا گرفت ، او داخل کعبه شد و امیرالمومنین (علیه السلام) در آنجا به دنیا آمد - و شیخ صدوق از سعید بن جبیر روایت میکند که یزید بن قعنب گفت من با عباس بن عبدالمطلب و جمعی از طایفه عبد العزی مقابل خانه کعبه نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد ، مادر امیرالمومنین(علیه السلام) که به آن حضرت حامله و از مدت حملش نه ماه گذشته و درد زائیدن او را فرا گرفته بود به سوی خانه کعبه آمد و گفت پروردگارا من ایمان دارم به تو و پیمبران و کتاب هایی که تو فرستاده و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و او خانه کعبه را بنا نهاد ، خداوندا به حق آن کسی که این خانه را بنا نمود و به حق مولودی که در رحم من است ، وضع حمل را بر من آسان کن ، یزید بن قعنب گفت : در آن موقع دیوار خانه کعبه از پشت شکافته شد و فاطمه داخل آن گردید و از دیدگان ما ناپدید شد و شکاف دیوار به هم آمد ، ما خواستیم قفل درب خانه کعبه را بگشاییم ولی گشوده نشد و دانستیم که این امری است از طرف خداوند و فاطمه در روز چهارم از خانه کعبه خارج شد ، در حالیکه امیرالمومنین (علیه السلام) در دست او بود ، گفت من بر زنان پیشینیان تفضل داده شدم ، زیرا آسیه بنت مزاحم ( زوجه فرعون) خدا را مخفیانه عبادت کرد ، در جائیکه عبادت خدا در آنجا ، جز در حال اضطرار پسندیده نیست و مریم دختر عمران ( مادر عیسی ) با دست خود درخت خرمای خشک را حرکت داد تا خرما از آن ریخت و او تناول کرد ولی من در بیت الله الحرام رفتم و از میوه ها و غذاهای بهشت خوردم و چون خواستم بیرون آیم ، هاتفی ندا داد ای فاطمه فرزندت را علی نام بگذار ، او علی است و خداوند علی اعلی میفرماید : من اسم او را ز اسم خود مشتق گردانیدم و او را به آداب خود تادیب نمودم و بر مشکلات علم خود واقف ساختم ، اوست که بتها را در خانه من خواهد شکست و بالای خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود ، خوشا به حال کسی که او را دوست می دارد و از او پیروی می کند و وای بر کسی که او را دشمن دارد و نافرمانی او کند.  انوار البهیه ( شیخ عباس قمی ره ) صفحه 49 الی 50

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

15 رجب وفات حضرت زینب سلام الله علیها


وفات حضرت زینب (س), رحلت حضرت زینب (س), محل دقیق قبر حضرت زینب(س)

حضرت زینب (س) در 15 رجب سال 63 هجری قمری از دنیا رفت

 

15 رجب وفات حضرت زینب سلام الله علیها

زینب کبری سومین فرزند حضرت فاطمه و حضرت علی (ع) است.حضرت زینب در واقعه کربلا حاضر بود و پس از آن نیز هنگام اسارت، در دفاع از حقانیت برادر خود امام حسین(ع)، همانند امام سجاد (ع) نقشی ویژه داشت.

زینب علیها السلام در روز پنجم جمادى الاول سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج‏ سالگى مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفولیت ‏با مصیبت آشنا گردید. در دوران عمر با برکت‏ خویش، مشکلات و رنج ‏هاى زیادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و ... را تحمل کرد. این سختى ‏ها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود.

 

القاب حضرت زینب (س)
-زینب کبرى : این لقب براى مشخص شدن و تمییز دادن حضرت زینب (س) از سایر خواهرانش (که از دیگر زنان امیرمؤ منان به دنیا آمده بودند) بود.

-الصدیقة الصغرى : چون (صدیقة) لقب مبارک مادرش ، زهراى مرضیه (س) است و از سویى شباهت هاى بى شمارى میان مادر و دختر وجود داشت، لذا حضرت زینب را (( صدیقه صغرى )) ملقب کردند.


-عقیله / عقیله بنى هاشم / عقیله الطالبین : (عقیله) به معناى بانویى است که در قومش از کرامت و ارجمندى ویژه اى بر خوردار باشد و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده اى داشته باشد.
از دیگر لقب هاى حضرت زینب ، موثقه عارفه ، عالمه غیرمعلمه ، عابده آل على ، فاضله و کامله است.

 

رحلت حضرت زینب (س),وفات حضرت زینب (س),محل دقیق قبر حضرت زینب(س)

سه مکان به عنوان قبر مطهر حضرت زینب مطرح است

 

 رحلت حضرت زینب (س)

 حضرت زینب (س) در 15 رجب سال 63 هجری قمری از دنیا رفت. بانوی قهرمانی که پس از شهادت امام حسین، ارائه نهضت عاشورا را به دوش کشید و پرچمدار این قیام بود در ضمن سفری که به همراه همسر گرامی شان عبدالله بن جعفر به شام رفته بود به لقاءالله پیوست و بدن مطهر آن بانوی بزرگوار در همان جا دفن گردید.

 

محل دقیق قبر مطهر حضرت زینب کبرى علیها السلام

از قدیم الایام سه مکان به عنوان قبر مطهر این بانوى بزرگوار مطرح است و هرکدام نیز طرفدارانى دارد.
1- قبرى که در شهرک زینبیه امروز در نزدیکى دمشق، پایتخت فعلى کشور سوریه وجود دارد. علماى قدیم از این مکان (شهرک زینبیه) به «غوطه‏» یا «راویه‏» تعبیر آورده‏اند. زائران ایرانى که جهت زیارت به سوریه مى‏ روند، این مکان را زیارت مى ‏کنند.
2-  محلى که در شهر قاهره پایتخت مصر به نام «زینبیه‏» مشهور است.
3- شهر مدینه نیز به عنوان محل دفن حضرت زینب علیها السلام معرفى شده است، گرچه در مدینة النبى محلى به این نام مثل دمشق و قاهره وجود ندارد.

مرحوم حاج شیخ عباس قمى به نقل از استاد خودش مرحوم محدث نورى، و دیگران احتمال شام را تقویت کرده اند.

 

گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

رجب4


ماه رجب ، نماز ماه رجب
ماه رجب ماهی است که رحمت بی اندازه الهی بیش از پیش بر بندگان نازل شده است. اهمیت ماه رجب به اندازه ای است که خداوند شب آرزوها را در این ماه قرار داده است. با اعمال و فضیلت این ماه بیشتر آشنا شوید.
بازدید : 8,736 نفر

اعمال و فضیلت ماه رجب

ماه رجب یکی از پرفضیلت ترین ماههای سال است به طوری که پروردگار این ماه را در میان بهترین ماهها معرفی کرده است . استجابت دعا در این ماه با ذکر و نماز های خاص ممکن می شود.ماه رجب ، ماه ولایت و امامت، ماهی است که رحمت گسترده الهی بر بندگانش جاری می شود. رسول خدا (ص) در این خصوص می فرماید:ماه رجب

ماه رجب

«الا ان رجب و شعبان شهرای و شهر رمضان شهر امتی الا فمن صام من رجب یوما ایمانا و احتسابا استوجب رضوان الله الاکبر و اطفی صومه فی ذلک الیوم غضب الله و اغلق عنه باب من ابواب النار ولو اعط مثل الارض ذهبا ما کان بافضل من صومه و لایستکمل اجره بشی ء من الدنیا دون الحسنات اذا اخلص لله عزوجل، له اذا امسی عشر دعوات مستجابات».

هان! ماه رجب و ماه شعبان دو ماه من هستند و ماه رمضان ماه امتم. آگاه باشید، هر که یک روز از ماه رجب را با ایمان و اخلاص روزه بگیرد، مستوجب رضوان بزرگ الهی می شود و روزه اش در آن روز بی گمان خشم خداوند را فرو می نشاند و دری از درهای دوزخ را بر روی خویش می بندد و اگر به اندازه گستره زمین، زر به او داده شود برتر از روزه اش نخواهد بود و پاداش این روزه هرگز با حسنات دنیوی قابل مقایسه نیست جز این که باید اخلاص داشته باشد و برای تقرب به خدای عزوجل انجام داده باشد و همانا شب هنگام، ده دعایش مورد استجابت قرار می گیرد.

ماه رجب

اعمال روزها و شبهای ماه رجب

در روایت دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:

«رجب شهر الله و شعبان شهری و رمضان شهر امتی» ماه رجب، ماه خداست و ماه شعبان ماه من و ماه رمضانماه امت من است.

از حضرت سؤال شد:چه معنا دارد سخنت که فرمودی ماه رجب ماه خداست؟ حضرت پاسخ داد:زیرا ماه رجب ویژه آمرزش و مخصوص مغفرت است. در این ماه خونی ریخته نمی شود (حتی در جاهلیت نیز ماه رجب جزء ماه های حرام به حساب می آمد و جنگ و خونریزی در آن تعطیل می شد) و در این ماه، خداوند اولیا و محبانش را مورد آمرزش قرار می دهد و توبه شان را می پذیرد و آنان را از دشمنانشان می رهاند.

ثواب روزه گرفتن در ماه رجب

پیامبر اکرم(ص) سپس فرمودند:

هر که تمام این ماه را روزه بدارد، سه چیز از خدایش دریافت می کند:

1 - آمرزش برای تمام گناهان گذشته اش

2 - مصونیتی برای باقی مانده از عمرش

3 - ایمنی از تشنگی روز قیامت

از امام صادق(ع) روایت است که حضرت رسول اکرم( ص) فرمود که:ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را «أصب» می‏ گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته می‏شود پس بسیار بگوئید:«أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».

اعمال مشترک ماه رجب:

روزه:

1.امام صادق(ع) فرمود:حضرت نوح(ع)در روز اول ماه رجب سوار بر کشتی شد و به همراهان دستور داد، این روز را روزه بگیرند و فرمود هر که این روز را روزه بدارد آتش جهنم یک سال از او دور شود و کسی که هفت روز از این ماه را روزه بدارد هفت درب جهنم بر او بسته شود و اگر هشت روز روزه بدارد هشت درب بهشت به روی او باز می شود و کسی که پانزده روز روزه بدارد خداوند حوایج او را بر آورده کند و کسی بیشتر از این مقدار روزه بگیرد خداوند افزون به او عنایت کند.

2.امام کاظم (ع)فرمود:رجب، نام نهری است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏ تر است، کسی که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند متعال از آن رود به او می ‏نوشاند.

و فرمود:ماه رجب، ماه بزرگی است که در آن (پاداش) حسنات چند برابر است و گناهان (آدمی) در آن آمرزیده می‏ شود. کسی که یک روز در ماه رجب روزه بگیرد، آتش جهنّم به اندازه یک صد سال از او فاصله می‏ گیرد، و کسی که سه روز (در این ماه) روزه بگیرد، بهشت برای او واجب می ‏شود.

3.در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:

«یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِیَ حَوَائِجِی لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»

4. دعایی را که از امام صادق(ع) روایت شده، خوانده شود:

«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَی غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَی الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَی الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِی هُدَی الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِی اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِی یَوْمَ الدِّینِ».

5. از امام صادق (ع) روایت شده که در ماه رجب این خوانده شود:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَی فَقْرِی وَ بِحِلْمِکَ عَلَی جَهْلِی وَ بِقُوَّتِکَ عَلَی ضَعْفِی یَا قَوِیُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

6. از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده که:هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید:«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالی برای او به رحمت و مغفرت و کسی که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد برای او اجر صد شهید عطا فرماید.

7. از نبی مکرم اسلام روایت است:کسی که در ماه رجب هزار مرتبه «لا إِلَهَ إِلا اللهُ» بگوید خداوند عز و جل برای او صد هزار حسنه عطا کند و برای او صد شهر در بهشت بنا فرماید.

8. روایت است کسی که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید:"أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" و پس از اتمام ذکر، دست ها را بلند کند و بگوید:"اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ تُبْ عَلَیَّ" اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضی باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند .

9. در کل این ماه هزار مرتبه ذکر:أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ " گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد .

10. سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(ص) فضیلت بسیاری برای خواندن سوره «قل هو الله أحد» نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت کرده که هر کس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره «قل هو الله أحد» را بخواند برای او در قیامت نوری شود که او را به بهشت کشاند.

11. سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(ص) روایت کرده که:هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت «حمد» یک مرتبه و «آیة الکرسی» هفت مرتبه و «قل هو الله» أحد پنج مرتبه بخواند، و سپس ده مرتبه بگوید:«أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» حق تعالی برای او از روزی که این نماز را گزارده تا روزی که بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیه ای که خوانده شهری در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفی قصری در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضی شود.

12. سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود. زیرا که روایت شده هر کس در یکی از ماه های حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالی برای او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد.

13. از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که:هر کس در یک شب از شب های ماه رجب ده رکعت نماز به این نحو که در هر رکعت «حمد» و «قل یا ایها الکافرون» یک مرتبه و «توحید» سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را می آمرزد.

ماه رجب

نماز ، روزه و غسل ماه رجب

اعمال شب و روز اول ماه رجب

شب اول ماه رجب، شب شریفی است و در آن چند عمل وارد شده است:

1- وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید:

«اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّی وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ».

و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که چون هلال رجب را می‏ دید می‏ گفت:«اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَی الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ».

2- غسل.

حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده اند:هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک می شود مانند روزی که از مادر متولد شده است.

3- زیارت امام حسین علیه السلام

4- بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 تا دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.

5- بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو:

در رکعت اول «حمد» و «ألم نشرح» یک مرتبه و «توحید» سه مرتبه و در رکعت دوم «حمد» و «ألم نشرح» و «توحید» و «معوذتین» خوانده شود و پس از سلام، سی مرتبه «لا إِلَهَ إِلا اللهُ» بگوید و سی مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالی گناهان او را بیامرزد مانند روزی که از مادر متولد شده است.

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

عیدنوروز

متن زیبا برای تبریک عید نوروز

عکس نوشته تبریک نوروز , والپیپر تبریک نوروز 97 , تبریک سال نو عکس نوشته جدید

یکی از مهمترین آداب و رسوم در بین ما ایرانیان که ریشه در دوران باستان دارد، جشن عید نوروز است که همه سال با شروع فصل بهار که مصادف است با پایان اسفند و آغاز ماه فروردین، جشن گرفته می شود و دید و بازدید نوروزی هم از مهمترین آداب این رسم دیرینه است که در آن برای تبریک گفتن نوروز افراد کوچکتر به دیدن افراد بزرگتر فامیل می روند و یکی از نشانه های این احترام برای کوچکترها هم گرفتن عیدی است. به مرور زمان که رفت و آمدها در بین اقوام بنا به دلایل بی شمار کاهش یافته است، شاید برخی از افراد از راه دور با ارسال پیام تبریک سال جدید این رویداد بزرگ طبیعی را به افراد مورد نظرشان تبریک می گویند. ما در این مقاله از پارسی نو برای شما همراهان خوب متن های زیبای تبریک نوروز ۹۷ را گردآوری و منتشر کرده ایم که در گروه بندی های رسمی، اداری، عاشقانه و… تقسیم بندی شده اند. پیشاپیش تبریک سال ۹۷ را از ما پذیرا باشید.

متن تبریک عید نوروز

متن تبریک عید نوروز , متن برای تبریک عید نوروز , متن تبریک برای عید نوروز

فرا رسیدن نوروز باستانی ، یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم
بر همه ایرانیان پاک پندار ، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد . . .

گشت گرداگرد مهر تابناک ، ایران زمین / روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ، ای تو گرداننده ی مهر و سپر / برترینش کن برایم این زمان و این زمین . . .
عید نوروز بر شما مبارک

بوی جان می آید اینک از نفس های بهار
دستهای پر گل اند این شاخه ها ، بهر نثار
با پیام دلکش ” نوروزتان پیروز باد ”
با سرود تازه ” هر روزتان نوروز باد ”
شهر سرشار است از لبخند ، از گل ، از امید
تا جهان باقی است این آئین جهان افروز باد . .

تبریک گفتن نوروز ۹۷

پیام نوروز این است
دوست داشته باشید و زندگی کنید ، زمان همیشه از آن شما نیست . . .

اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است
اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد
پس نوروزتان مبارک که سالتان را سرشار از عشق کند . . .

نوروز ، یادگار ماندگار یاران دیروز این دیار
و پاسداشت پاکی ها ، نیکی ها و پهلوانی ها بر همه ایرانیان نیکوسرشت خجسته باد . . .

عقل تکرار را نمی پذیرد ، اما احساس آری
طبیعت نیز دوستدار تکرار است
طبیعت را ساخته اند از تکرار
تکرار بهار مبارک . . .

و انتهای این قصه‌ی سرد و سفید
همیشه سبز خواهد بود
تا رسیدن سال نو ، تنها یک سلام خورشید باقی ست . . .
هزاران تبریک

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

روز درختکاری؛ طبیعت ما را می خواند ...

هر کدام از ما در طول زندگیمان، چه در کودکی و چه در حال حاضر، خواسته یا ناخواسته، آسیب ها و ظلم هایی به طبیعت روا داشته ایم. ظلم هایی که عمدتا از روی ناآگاهی بوده است.

زمانی که به پارک می رفتیم و یا در دامان طبیعت، کوهنوردی می کردیم، شاید آشغالی بر روی زمین انداخته ایم و یا غیر عمد شاخه درختی را شکسته ایم .اگر برای مدت زمان طولانی تمامی این اتفاقات به ظاهر کوچک را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که چه ظلمی به طبیعت روا داشته ایم.

ظلم در مقابل طبیعتی که سرسبزی و طراوت را برای ما به ارمغان می آورد. طبیعتی که نغمه های زیبای پرندگان در لابه لای شاخه های درختان را نیز به ما یادآور می شود.

برای جبران اشتباهاتمان، احیای طبیعت و بازسازی محیط زیست روز درختکاری بهترین فرصت برای همه ما است تا دین خود را به زمین ادا کنیم.

این هفته، از پانزدهم تا بیست و دوم اسفند ماه، هفته منابع طبیعی نام گذاری شده است. روز اول این هفته، روز درختکاری است. روزی است که هر کدام از ما با کاشتن تنها یک نهال می توانیم آینده زمین را سبزتر و زیباتر کنیم.

به طور معمول دولت برای این روز خاص برنامه های زیادی با گروه های محافظ محیط زیست برگزار می کند.

دولت با همکاری شهرداری مناطق مختلف، و با در اختیار قرار دادن نهال های مجانی در سطح شهر به علاقه مندان محیط زیست، در امر درختکاری و احیای محیط زیست، کمک شایانی می کند.

اگر با گروه های حافظ محیط زیست همسفر برای کاشت نهال باشید، نکات مهم برای کاشت نهال را نیز آموزش خواهید دید.

یکی از نکات مهمی که برای کاشت نهال باید در نظر بگیرید، خاک مناسب و مرغوب بوده و همچنین بهترین زمان برای کاشتن نهال در روزهای ابری و زمانی که باد کم می وزد، می باشد.

اگر می خواهید قبل از کاشت نهال در این روز، اطلاعاتتان نیز بالا برود، می توانید به یکی از موسسات کشاورزی رفته و با گرفتن نهال مورد علاقه تان، اطلاعات کاشت نهال را نیز از متخصصان گرفته و دین خود را در این روز سبز به طبیعت ادا کنید.

۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی