آمادگی دفاعی متوسطه دوم نجف آباد

وبلاگ گروه دفاعی نجف آباد

زندگینامه شهید محمد مفتح

زندگینامه شهید محمد مفتح

         

 

محمد مفتح در سال 1307 شمسی، در خانواده‌ای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدرش مرحوم، حجت الاسلام حاج محمود مفتح، یکی از واعظان مخلص و عاشق خاندان رسالت و ولایت بود و در ادبیات فارسی و عربی تبحر فراوانی داشت و اشعار زیادی در مدح و رثای اهل بیت علیهم السلام به زبان‌های عربی و فارسی از وی به جا مانده است. او در حوزه‌ی علمیه همدان، مدرس ادبیات فارسی و عربی بود. شهید مفتح از کودکی در محضر پدر به فراگیری ادبیات پرداخت و پس از گذراندن دوره‌ی ابتدایی، جهت فراگیری معارف اسلامی به مدرسه‌ی «آخوند ملاعلی» وارد شد و پس از مدتی جهت استفاده از محضر اساتید بزرگ به حوزه‌ی علمیه‌ی قم مهاجرت کرد و در مدرسه‌ی «دارالشفاء» با جدیت فراوان به کسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانی چون آیات سید محمد حجت کوه کمره ای، بروجردی، سید محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبایی صاحب المیزان و امام خمینی (قدس سره) استفاده نمود. و خود مدرسی بزرگ در حوزه گردید.

در دورانی که تبلیغات استثمارگران، دانشگاه را در نظر علما کفرستان کرده بود و «تحصیل علوم جدید» را اعراض از دین و رفتن به دانشگاه را برای عالِم ننگ می دانستند، شهید مفتح در حالی که در قم استادی بزرگ بود، پا به عرصه‌ی دانشگاه گذاشت. وی که در حوزه‌ی علمیه به درجه‌ی اجتهاد رسیده بود، در دانشگاه نیز موفق به اخذ درجه‌ی «دکتری» گردید. رساله‌ی دکترای وی «تحقیقی درباره‌ی نهج البلاغه» است که با درجه‌ی بسیار خوب مورد قبول دانشگاه قرار گرفت.

فعالیت‌های فرهنگی و تألیفات

استاد مفتح، پس از گذراندن دوره‌ی دانشگاه، علاوه بر تدریس در حوزه، به تدریس در دبیرستان‌های قم پرداخت.

او که توطئه استعمار را در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهی و روحانی، با همه‌ی ذرات وجودش حس کرده بود، ایجاد وحدت و انسجام میان این دو گروه را وجهه‌ی همت خود ساخت. مقاله‌ای که ایشان در مجله‌ی مکتب اسلام درباره‌ی وحدت روحانی و دانشگاه – علی رغم جو مخالفت – نوشت، مبین تفکر شهید در این باره است. شهید به لحاظ رسالتی که بر دوش خویش حس می کرد، ضمن مبارزه با عفریت «جهل و بی شعوری»، در دو سنگر دبیرستان و حوزه از همان آغاز سعی در روشنگری دانش پژوهان داشت و کلاس‌های خویش را مرکزی برای تشکل آنان در جهت مبارزه با رژیم قرار داده بود و در این راه به تأسیس انجمن اسلامی دانش آموزان – با همیاری شهید بهشتی – همت گمارد.
مبارزه با رژیم را نه تنها در تضاد با تحصیل علم نمی دید، بلکه آگاهی و با سواد شدن را یکی از ابعاد مبارزه می دانست و در کنار بالا بردن سطح مبارزه‌ی طلاب و دانش آموزان، سعی در بالا بردن سطح آگاهی عقیدتی آن ها داشت.

در زمان تحصیل و تدریس، حاشیه‌ای بر «اسفار» ملاصدرا، نوشت. که سومین حاشیه بر این کتاب است. هم چنین کتابی به نام «روش اندیشه» در علم منطق به رشته‌ی تحریر در آورد که به عنوان کتاب درسی در حوزه و دانشگاه، برای بالاترین سطح منطق استفاده می شود. ترجمه تفسیر مجمع البیان هم یکی از تألیفات این شهید عالی مقام است.
شهید در جهت ایجاد تشکل و سازمان دادن به طلاب و فضلا دست به تشکیل مجمعی به نام «جلسات علمی اسلام شناسی» زد که این مجمع فعالیت وسیعی را به منظور شناساندن چهره   اصلی اسلام در جامعه آغاز کرد. در این جلسات که زیر نظر استاد تشکیل می شد، فضلا و نویسندگان حوزه‌ی علمیه کتاب هایی را که در زمینه‌های مختلف اسلام شناسی نوشته بودند، ارایه می کردند و پس از نقد و اصلاحات ضروری، با مقدمه‌ای که استاد بر آن می نوشت، به چاپ می رسید. ساواک که پی به نقش مؤثر این مجمع در شناساندن اسلام راستین برده بود، آن را تعطیل کرد. این مجمع تنها موفق به چاپ 10 جلد کتاب گردید که کتاب‌های زیر از آن جمله است:

1- اسلام پیشرو نهضت ها. 2- با ضعف مسلمین دنیا در خطر سقوط. 3- شیعه و زمامداران خودسر. 4- جهان بینی و جهان داری علی (علیه السلام). 5- دعا عامل پیشرفت یا رکود. 6- ره  آوردهای استعمار. 7- همسران رسول خدا. 8- زیارت ما 9- خرافه. 10- حقیقت.
استاد در زمان تحصیل و تدریس خود در حوزه با نوشتن مقالات مختلفی در مجلات مکتب تشیّع، مکتب اسلام، معارف جعفری و ... سعی در گسترش فرهنگ اصیل و انقلابی شیعه در سطح وسیع جامعه داشتند.

مبارزات در سال‌های 1340تا 1342

سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف و روشن ساختن مواضع نهضت اسلامی در افشای چهره‌ی رژیم پهلوی بسیار مؤثر بود و به لحاظ اثر عمیقی که این سخنرانی ها در میان توده ها داشت، بارها توسط ساواک تعطیل شد و هر بار این تعطیلی با دستگیری و آزار ایشان همراه بود.
شهید مفتح بعد از تبعید امام (قدس سره) مبارزات خود را شدت بخشید و با سفر به استان خوزستان سعی در افشای ماهیت رژیم و شناساندن نهضت امام (قدس سره ) به مردم داشت و ساواک که با دستگیری‌های متعدد و ممنوع المنبر کردن ایشان نتوانسته بود کاری از پیش ببرد، ورود ایشان را به شهرهای خوزستان ممنوع اعلام کرد.

محبوبیت و مقبولیت عامه‌ی شهید در میان طلاب و دانش آموزان، موجب شد که او را از آموزش و پرورش اخراج و در سال 1347، به نواحی بد آب و هوای جنوبی ایران تبعید کنند و هنگامی که دوران تبعید ایشان به پایان رسید، از بازگشت او به قم جلوگیری کردند. به ناچار شهید مجبور به اقامت در تهران شد. اقامت در تهران سرآغاز فصل نوینی در زندگانی سیاسی وی گردید، دانشکده‌ی الهیات او را دعوت به همکاری کرد. شهید با امید فتح سنگری دیگر و گشودن جبهه‌ای دیگر برای مبارزه با رژیم و نیز شوق همکاری با استاد مطهری که در این دانشکده مشغول تدریس بود، دعوت دانشکده را پذیرفت و بدین ترتیب زندگی و فعالیت‌های ایشان در تهران آغاز شد.

در تهران، علاوه بر تدریس در دانشکده و بسط زمینه‌های همکاری با استاد شهید مطهری، بنا به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، به اقامه‌ی نماز جماعت در این مسجد همت گمارد. سخنرانی‌های ایشان در مسجد دانشگاه در ترغیب نسل روشن فکر و تحصیل کرده به اسلام اثر به سزایی داشت.

شهید در حسینیه‌ی ارشاد نیز مشغول فعالیت‌های علمی– تبلیغی و سخنرانی بود که بعد از تعطیلی این حسینیه توسط ساواک، با قبول امامت جماعت مسجد جاوید در سال 52، هسته‌ی دیگری ایجاد کرد تا خلا به وجود آمده را پر نماید. در این مسجد کتابخانه تشکیل داد و کلاس‌های دروس اعتقادی، فلسفی، تفسیر قرآن، نهج البلاغه و ... دایر کرد.
مسجد جاوید تبدیل به دژ مستحکمی برای انقلاب گردید و با استقبال فراوان دانشجویان و افراد تحصیل کرده مواجه شد. سرانجام بعد از گذشت یک سال و نیم در سوم آذر 1353، پس از سخنرانی حضرت آیت الله خامنه ای، مسجد جاوید مورد هجوم ساواک قرار گرفت و تعطیل شد و شهید هم دستگیر و به زندان افتاد. بعد از آزادی از زندان، رژیم دیگر اجازه فعالیت در مسجد جاوید را به ایشان نداد. استاد، امامت مسجد قبا را در نزدیکی حسینیه‌ی ارشاد پذیرفتند و در جلسه‌ای که با حضور افرادی نظیر مرحوم آیت الله طالقانی، استاد شهید مطهری و ... برای تنظیم برنامه‌های مسجد داشتند، مسجد را «قبا» نامگذاری کردند. تا «قبایی» در ظلمت کده‌ی قریش گردد و آغازگر هجرتی در قیام خونبار امت مسلمان.
مقارن با رمضان 1356، که به دلیل تغییر تاکتیک دولت استکباری امریکا، رژیم پهلوی نیز شعارهایی چون «فضای باز سیاسی» را مطرح کرد. استاد شهید به افشای ماهیت خائنانه این شعار پرداخت و با استفاده از ضعف رژیم، اقدام به تشکیل جلساتی در مسجد قبا کرد که برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران با حضور جمعیتی بیش از 30 هزار نفر برگزار می شد. شهید در عید فطر همان سال با برگزاری نماز با شکوه عید فطر در قیطریه – که با استقبال بی نظیر مردم تهران رو به رو شد – ارکان رژیم پهلوی را به لرزه در آورد. ایشان در خطبه‌های نماز برای اولین بار نام امام خمینی (قدس سره) را آشکار بر زبان جاری کرد و رهبری امام را مورد تأکید قرار داد.

مبارزه‌ی شهید تا رمضان سال 1357، که نهضت مردم مسلمان به رهبری امام (قدس سره) اوج گرفته بود، همچنان ادامه داشت. ایشان بعد از نماز عید فطر با تأکید بر رهبری بی چون و چرای امام ، امت روز پنجشنبه 16 شهریور 1357، را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان تعطیل اعلام کرد. در این روز راه پیمایی بزرگی علیه رژیم انجام گرفت که زمینه ساز راه پیمایی 17 شهریور گردید، که توسط رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و جمعه‌ی خونین نام گرفت.                                              
در بهمن 1357، جهت بازگشت امام (قدس سره)استاد شهید به همراه دیگر هم رزمان، کمیته‌ی استقبال از ایشان را تشکیل دادند تا مقدمات ورود پیروزمندانه رهبر و مراد خویش را به نحو شایسته فراهم نمایند.

شهید مفتح با تشکیل شورای انقلاب از طرف امام (قدس سره) به عضویت این شورا درآمد. بعد از پیروزی انقلاب برای تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری کرد و خود سرپرستی کمیته‌ی منطقه 4 تهران را به عهده داشت. آخرین مسؤولیت شهید، سرپرستی دانشکده‌ی الهیات و عضویت در شورای گسترش آموزش عالی کشور بود که به نحو شایسته در این سنگرها انجام وظیفه نمود و در طی این دوران همچنان مسؤولیت امامت جماعت مسجد قبا را نیز بر عهده داشت.

سرانجام آیت الله مفتح، پس از عمری تلاش و جهاد مستمر و خستگی ناپذیر در راه تبلیغ دین، در ساعت 9 صبح روز 27 آذر 1358، به همراه 2 پاسدار جان برکف، شهیدان جواد بهمنی و اصغر نعمتی، هنگام ورود به دانشکده‌ی الهیات، توسط عناصر منحرف گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفتند و به فیض عظیم شهادت نایل آمدند. پیکر مطهر آن عالم ربانی پس از برپایی مراسم با شکوه تشییع، در صحن مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام در قم به خاک سپرده شد و این روز به مناسبت فعالیت‌های چشمگیر این شهید والامقام در راه تحقق وحدت بین حوزه و دانشگاه « روز وحدت روحانی و دانشجو» نامگذاری شد.

پیام امام خمینی(قدس ره) به مناسبت شهادت دکتر مفتح

بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون

آن گاه که منطق قرآن آن است که ما از خداییم و به سوی او می رویم و مسیر اسلام بر شهادت در راه هدف است و اولیای خدا –علیهم السلام – شهادت را یکی از دیگری به ارث می بردند و جوانان متعهد ما، برای نیل شهادت در راه خدا درخواست دعا می کرده و می کنند، بدخواهان ما که از همه جا وامانده، دست به ترور وحشیانه می زنند، ما را از چه می ترسانند؟ امریکا خود را دلخوش می کند که با ایجاد رعب در دل ملت که سربازان قرآنند، می تواند وقفه‌ای در مسیر حق و عقب گردی از جهاد مقدس در راه خدا ایجاد کند، غافل از این که ترس از مرگ برای کسانی است که دنیا را مقر خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بی خبرند. اینان از کوردلی، صحنه‌های شورانگیز ملت عزیز و شجاع ما را در هر شهادتی، پس از شهادتی که در پیش چشمان خیره‌ی آنان منعکس است، نمی بینند. «صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لا یَعقِلُون» اینان می بینند که هزار و سیصد سال بیشتر از صحنه‌ی حماسه آفرین کربلا می گذرد و هنوز خون شهیدان ما در جوش و ملت عزیز ما در حماسه و خروش است.
جناب حجت الاسلام دانشمند محترم آقای مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام رحمه الله علیهم به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروخته تر و جنبش قیام ملت را متحرک تر کردند. خدایشان در جوار رحمت واسعه‌ی خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. امید بود از دانش استاد محترم و از زبان علم او بهره ها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود و امید است، از شهادت امثال ایشان بهره ها برداریم. من شهادت را بر این مردان برومند اسلام تبریک و به بازماندگان آنان و ملت اسلام تسلیت می دهم.

سلام بر شهیدان راه حق

روح الله الموسوی الخمینی

۲۳ آذر ۹۸ ، ۱۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

آزمون آنلاین استانی  طرح درس ملی ،

آزمون آنلاین

همکاران محترم علاقمند به شرکت در آزمون آنلاین استانی  طرح درس ملی ، درتاریخ 23 دی ماه 98(دوشنبه) ازساعت 8 لغایت 12از طریق سامانه آزمون آنلاین اقدام فرمایید 

 

جهت شرکت درآزمون  چند روز مانده به تاریخ فوق لطفا به سایت azmoon.isfedu.irمراجعه و ثبت نام فرمایید. 

۲۳ آذر ۹۸ ، ۱۱:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

جسد شهید تندگویان مومیایی شده بود

به مناسبت انتخاب شهید به عنوان دومین وزیر نفت تاریخ جمهوری اسلامی

از وزارت تا اسارت/ جسد شهید تندگویان مومیایی شده بود

محمدجوادتندگویان سوم مهرماه 1359 ازسوی شهید محمدعلی رجایی، به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شد و پس از رای اعتماد، اداره این وزارتخانه را بر عهده گرفت.

از وزارت تا اسارت/ جسد شهید تندگویان مومیایی شده بودگروه فرهنگی: محمد جواد تندگویان مهرماه 1359 از سوی شهید محمدعلی رجایی نخست وزیر وقت، به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شد و سوم مهرماه پس از رای اعتماد، اداره این وزارتخانه را بر عهده گرفت. به همین مناسبت در ادامه مروری خواهیم داشت به زندگی نامه این شهید بزرگوار که دومین وزیر نفت تاریخ جمهوری اسلامی نیز هست.

به گزارش بولتن نیوز، محمد جواد تندگویان روز 26 خرداد سال 1329 هجری شمسی در محله‌ خانی‌آباد جنوب تهران، متولد شد. قبل از اینکه به مدرسه برود پدرش او را به مسجد برد و با قرآن آشنا کرد. پدرش از هواداران آیت الله کاشانی بود.

تندگویان با وجود اینکه امتیاز لازم را برای اعزام به خارج به عنوان سهمیه بانک ملی به دست آورده بود، در مصاحبه به دلیل اینکه مذهبی متعصب شناخته شد کنار گذاشته شد.

در سال ۱۳۵۴ برای ادامه تحصیل دانشکده نفت آبادان را برگزید و پس از فارغ‌التحصیلی و دوره آموزشی نظام وظیفه، در پالایشگاه نفت تهران مشغول کار شد.

از وزارت تا اسارت/ جسد شهید تندگویان مومیایی شده بودمادر شهید تندگویان: من ندیدم وقتش را به بطالت طی کند

مادر شهید تندگویان در مورد اهمیت دادن وی به مطالعه و تلف نکردن اوقات فراغتش می‌گوید: هرگاه در منزل کاری نداشت از نوارهای قرآن که در خانه داشتیم، استفاده می‌کرد و من ندیدم که وقت را به بطالت طی کند. همیشه می‌‌گفت: «اگر امروزم با دیروزم یکی باشد، از غصه دق می‌کنم.»

از وزارت تا اسارت

تندگویان در سال ۱۳۵۷مدرک کارشناسی ارشد مدیریت را از مرکز مطالعات مدیریت ایران دریافت کرد و پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. نمایندگی وزیر نفت در مناطق جنوبی ایران و مدیریت شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب از فعالیت‌های تندگویان تا نخست وزیری محمدعلی رجایی است.

مهندس تندگویان، 9 آبان ۱۳۵۹در حالی که برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان در جنوب کشور بود، در جاده ماهشهر ـ‌ آبادان همراه معاونش و چند مهندس شرکت نفت به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث صدام درآمدند.

همراه شهید: بعثی ها خودروی ما را به گلوله بستند

در بخشی از خاطرات مهندس آزاده سیدمحسن یحیوی از یاران شهید تندگویان آمده است: وزیر نفت وقت، آقای "مهندس تندگویان" ، به همراه عده ای از معاونین خود از آن جمله آقای "مهندس بوشهری" و آقای "دکتر منافی" وزیر بهداری و بهزیستی وقت همراه با معاونین خود و عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برای بررسی اوضاع و احوال مناطق جنگی به اهواز آمده بودند. من که سرپرست مناطق نفت خیز بودم از آبادان به اهواز آمدم. بنا را براین گذاشتیم که ابتدا به ماهشهر رفته و از وضع راه ها جویا شویم تا چنانچه امن نباشد با هاورکرافت به آبادان برویم و این کاری بود که ما مرتب انجام می دادیم؛ ولی صبح آن روز، به دلیل بعضی از مسائل و از آن جمله این فکر که ممکن است شب گذشته گوش نامحرم برنامه سفر ما را شنیده باشد و خدای ناکرده مقاماتی که همراه ما هستند به خطر بیفتند، راه را عوض کرده و از طریق شادگان به سه راهی ماهشهر رفتیم.

در ادامه این خاطرات آمده است: در آنجا جلو ما را گرفتند و پس از معرفی خودمان به ما اجازه ی عبور دادند. در آن هنگام قسمتی از جاده ماهشهر- آبادان در تصرف دشمن بود و قسمتی از آن زیر آتش؛ لذا بعد از سه راهی، از جاده ای بیراهه به سوی آبادان حرکت کردیم. ما تقریباً به چند کیلومتری پل بهمنشیر رسیده بودیم که تعدادی تانک و نیروهای مسلح را در مقابل خود دیدیم. تصور ما بر این بود که اینها نیروهای خودی هستند. به ما دستور توقف دادند. اتومبیل ما که یک بلیزر بود، متوقف شد. یکی از محافظین بیرون پرید تا ما را معرفی کند، شاید به ما اجازه عبور بدهند. با پیاده شدن محافظ که مسلسلی در دست داشت، اتومبیل ما به گلوله بسته شد. ما تصور کردیم که این نیروها بمحض این که اسلحه را در دست محافظ دیده اند و با آن کیفیت که محافظ از ماشین پرید، ترسیده اند و برای احتیاط، اتومبیل را به گلوله بسته اند. پیاده شدیم تا برای آنها توضیح دهیم. پیاده شدن همانا و گرفتار شدن در دست دشمن همان.

شهید تندگویان در دوازدهم فروردین پنجاه و هفت روز ورود امام خمینی در بهشت زهرا

 

روایت پدر شهید تندگویان از تماس آخر

پدر شهید تندگویان از آگاهی شهید بزرگوار نسبت به سرنوشت سفر آخرتش می‌گوید: پسرم یک ساعت قبل از آخرین سفرش، به مغازه من تلفن کرد گفت پدر من دارم به جنوب می‌روم، می‌خواستم خداحافظی کنم.» گفتم: مواظب خودت باش. خندید و گفت: «به من حسودی می‌کنی پدر؟» پرسیدم: حسودی؟! از چه بابت؟ گفت: «برای اینکه ممکن است شهید بشوم!» ... در پایان صحبت خود، مبلغی را نام برد که بابت خمس و زکات بدهکار است. از من خواست چنانچه از سفر بازنگشت، این مبلغ را بپردازم.

اراجیف و اکاذیب بعثی ها برای تحویل ندادن پیگر شهید تندگویان

امیر سرتیپ عبدالله نجفیاز درباره بازگشت پیکر شهید تنگویان چنین روایت می گوید: «مهندس تندگویان وزیر نفت کابینه شهید رجایی به همراه دو نفر از معاونان خود مهندس یحیوی و مهندس بوشهری اسیر شدند این حادثه در نهم آبانماه 1359 درمسیر رفتن به پالایشگاه آبادان دردارخوین نزدیکی آبادان اتفاق افتاد. خانواده شهید تندگویان و مسئولان جمهوری اسلامی ایران تلاش زیادی کردند تا از طریق مجامع بین المللی به خصوص صلیب سرخ و مقامات عراقی موضوع را دنبال کنند. ولی این تلاشها به نتیجه ای نرسید.

افتتاح لوله کشی گاز امین آباد توسط شهید محمد جواد تندگویان وزیرنفت

او در ادامه می گوید: رژیم عراق پس از مدتی اعلام کرد مهندس تندگویان در 12خرداد 1361 در سلول خود خودکشی کرده است. این مساله قابل قبول نبود. مهندس تندگویان قبل از انقلاب در زندان ساواک هم به سر برده بود. با پیگیری هایی که ایران از طریق سازمان ملل انجام داد در سال 1364 صلیب سرخ به طور متناوب خواستار ملاقات با مهندس تندگویان شد. مقامات عراقی در پاسخ به تقاضای ملاقات اعلام کردند که وی اظهار داشته است که با کسی ملاقات نمی کند و تهدید می کند که اگر کسی با وی ملاقات کند دست به خودکشی خواهد زد. تا اینکه در سال 65 یک نفر از نمایندگان صلیب سرخ به نام هافلی گر، رئیس عملیات خارومیانه و شمال افریقا هنگام سفر به عراق در مقابل این ادعای عراقیها قبول مسئولیت کرد که این ریسک را بپذیرد. او برای ملاقات با مهندس تندگویان راهی زندان شد اما عراقیها مانع ورود ایشان به زندان شدند.

امیر نجفیاز می گوید: در 13 آذر 1370 هیئت پیگیری که شامل دو تن از اعضای خانواده مهندس تندگویان یعنی پدر و برادر خانم ایشان، مهندس یحیوی و اعتمادی دندانپزشک مهندس تندگویان برای روشن شدن کامل وضعیت مهندس تندگویان برای مدت 11روز عازم بغداد شدند. پزشک صلیب سرخ هم به جمعیت هیئت ایرانی پیوست. عراقیها ادعا کردند پس از نگهداری جسد به مدت چهار سال در سردخانه به علت متوقف نشدن جنگ دفن شده است با نبش قبر و کالبد شکافی پزشکان ایرانی به این نتیجه رسیدند که اطلاعات موجود با جسد ارائه شده مطابقت ندارد. هیئت مزبور پس از مذاکرات مفصل تصمیم به بازگشت گرفت وزارت خارجه عراق ضمن قبول اشتباه از سوی مسئولان گورستان خواستار تعویق سفر آنان شد تا جسد واقعی با حضور مجدد پزشک صلیب سرخ مورد معاینه قرار گیرد.

مراسم استقبال رسمی از پیکر شهید مهندس تندگویان

جسد مومیایی شهید تندگویان در تابوت فلزی

او در ادامه چنین روایت می کند: سپس جسد دوم در قبرستان الکرخ واقع در 60کیلومتری جاده بغداد ورمادی نبش قبر گردید. یک جسد مومیای در تابوت فلزی در آنجا قرار داشت. هیئت ایرانی در هنگام نبش قبر متوجه تازه بودن قبر شد عراقی ها در پاسخ به این مسئله گفتند که ما برای اطمینان از وجود جسد مهندس تندگویان چند روز پیش اینجا را نبش قبر کردیم تا اشتباهی صورت نگیرد معاینه طرفهای سه گانه یعنی ایران و عراق و صلیب سرخ نشان داد که جسد مذکور متعلق به شهید تندگویان است. پس از قطعی شدن مسئله هیئت ایرانی خواستار تحویل وسایل شخصی ایشان شد. اما عراقیها مدعی شدند محل نگهداری آن شهید در بمباران امریکاییها تخریب شده است و کلیه لوازم شخصی و مدارک از جمله ریسمانی که با آن خودکشی کرده از بین رفته است.

از وزارت تا اسارت/ جسد شهید تندگویان مومیایی شده بود

امیر نجفیاز اذعان می کند: این پاسخ عراقیها نشان داد که دروغ می گویند زیرا هنگام شهادت دستها و پاهای وی بسته بود که نتواند آنها را حرکت دهد بر اثر فشار به ناحیه قفسه صدری دنده های دهم راست و هفتم چپ ایشان شکسته بود آثار طناب باعث شکستگی استخوان لامی و خون مردگی در ناحیه حلق و حنجره شده بود. پزشکی قانونی علت شهادت نامبرده را به احتمال قریب به یقین خفه شدگی به وسیله رشته طناب اعلام کرد و سن ایشان در هنگام شهادت را بین 31تا 37 سال ذکر کردند. پیکر شهید تندگویان در تاریخ 25آذر در عتبات عالیات نجف، کربلا و کاظمین با حضور اعضا هیئت و کاردار سفارت ایران و خانواده شان با احترام طواف داده شد و در تاریخ 29 آذر 1370 در مرز منظریه ـ خسروی به وسیله صلیب سرخ و هیئت عراقی تحویل هیئت ایرانی گردید.

۲۳ آذر ۹۸ ، ۱۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

مسابقه علمی99

باسلام .همکارانی که تمایل دارنددرمسابقه علمی شرکت نمایند باشمار09132332862 تماس بگیرند.

۲۳ آذر ۹۸ ، ۰۹:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

حضرت معصومه س

خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یزد؛ در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند.

 

عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت.

 

پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.

  حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت.

 

 پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت.

 

در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند.

 

 ابن صباغ ملکی در این باره میگوید: ?هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد?. بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است.

 

 این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) ?عالمه غیر معلمه? بوده است.

حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد.

 

امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: ?آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است.

 

بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.

  مقام علمی حضرت معصومه (س)

 حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند.

 

فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود :پدرش به فدایش.

۱۵ آذر ۹۸ ، ۲۰:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

بخشنامه ی اردوی عملی  ومقاله نویسی

همکارانی که درجلسه ی بسیج دانش آموزی شرکت نکردندٰبرای گرفتن بخشنامه ی اردوی عملی  ومقاله نویسی به سایت میثاق بسیج دانش آموزی مراجعه نمایند.

۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

هفته بسیج گرامی باد

 
هفته بسیج گرامی باد
گروه اجتماعی- از 29 آبان تا 5 آذر، در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، هفته بسیج نام گذاری شده است. در پنجم آذر سال ۱۳۵۸، امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی، فرمان تشکیل سازمان بسیج مستضعفان را صادر فرمود.

 

هفته بسیج، بزرگ داشت جان فشانی هایی است که برای سربلندی این سرزمین صورت گرفته است. گمان غلطی است اگر بسیج را حاصل جنگ تحمیلی یا انقلاب اسلامی بدانیم. بسیج، فهم درست اتحاد، اراده و اخلاص مسلمانان است که با ظهور اسلام تولد یافته و در ملت های مسلمان رشد کرده است. هوشمندی حضرت امام خمینی رحمه الله و عدالت خواهی میلیون ها انسان با ایمان، تنها، تبلور دوباره بسیج در عصر حاضر بود.

سازمان بسیج

سازمان بسیج یکی از نیروهای پنجگانه سپاه پاسداران به شمار می‌رود که گردآوری، مدیریت و سازماندهی نیروهای داوطلب مردمی را در راستای اهداف سازمانی، بر عهده دارد. این نیرو که با نام‌های سازمان بسیج مستضعفین یا نیروی مقاومت بسیج هم شناخته می‌شود در ۵ آذر ۱۳۵۸ به فرمان روح الله خمینی تشکیل شد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ۱۳۵۹ قانوناً رسمیت پیدا کرد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعلق گرفت.

به اعضای این سازمان بسیجی می‌گویند و طبق ماده ۱۳ قانون مقررات استخدامی سپاه، بسیجی به فردی اطلاق می‌شود که داوطلبانه جهت تحقق ارتش ۲۰ میلیونی تحت پوشش سپاه در می‌آید. به موجب همین ماده قانونی بسیجیان به سه دسته «بسیج عادی»، «بسیج فعال» و «بسیج ویژه» یا «پاسداران افتخاری» تقسیم می‌شوند. در جنگ ایران و عراق از بسیجیان بیشتر برای ارسال به صورت داوطلبانه و سازماندهی شده به جبهه‌ها استفاده می‌شد.

تشکل‌های سازمان بسیج مستضعفین

- بسیج دانش آموزی

- بسیج دانشجویی

- بسیج جامعه پزشکی

- بسیج جامعه مهندسین

- بسیج اساتید

- بسیج خواهران

- بسیج ادارات

به اعضای بسیج که در سطح مدارس راهنمایی ایران تحصیل می‌کنند پویندگان و به اعضای در سطح دبیرستان پیشگامان گفته می‌شود. عضویت‌های بسیج به گروه‌های زیر تقسیم می‌گردد:


- بسیجی عادی: عموم اقشار معتقد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هستند که پس از گذراندن دوره آموزش عمومی به عضویت بسیج درآمده و سازماندهی می‌گردند.

- بسیجی فعال: آن دسته از بسیجیان عادی داوطلب هستند که واجد شرایط لازم بوده و پس از گذراندن دوره‌های آموزشی سازمان دهی شده و با سپاه همکاری می‌کنند.

- بسیجیان ویژه: این گروه که به پاسدار افتخاری هم شناخته می‌شوند افرادی هستند که صلاحیت‌های یک پاسدار را دارا می‌باشند و پس از گذراندن آموزش‌های لازم در این زمینه سازماندهی می شوند.

- بسیجیان کادر: که بسیجیان فعال پس از گذراندن دوره های خاص به این سطح از عضویت میرسند.

اهداف بسیج مستضعفین

اهداف بسیج مستضعفین به نقل از وبگاه آن به شرح زیر است:

- تحقق فرمایش روح الله خمینی مبنی بر تشکیل هسته‌های حزب‌الله

- ایجاد توانایی‌ها و آمادگی‌های لازم دفاعی در آحاد مردم در دفاع از کشور

- ایجاد توانایی‌های لازم رزمی در نیروهایی که توانایی شرکت در عملیات‌های کلاسیک و بزرگ را دارند.

- ایجاد توانایی‌های لازم در آحاد مردم بمنظور کمک به هنگام بروز بلایا و حوادث غیر پیش بینی

- کمک به دولت در امر سازندگی

امنیت؛ ارمغان بسیج

مخالفت دشمنان با تحقق اندیشه های اسلامی، برپایی حکومت عدل را با مشکلات فراوانی روبه رو می کند؛ شیطنت ها و مزاحمت هایی که سلامت جامعه را به خطر می اندازد. نخستین گام برای گسترش مبانی دینی در کشور، ایجاد بستر مناسب و امنیت است. آرامش روانی و آسایش خاطر، عرصه را برای حاکمیت خدا و قانون او فراهم می آورد.

یکی از حیاتی ترین وظایف بسیج، حفظ امنیت کشور است. شرکت پرشور در جنگ تحمیلی، نمونه برجسته ای از حضور موفق بسیج در صحنه امنیت ملی بوده است. اکنون نیز نیروهای بسیجی با گذراندن دوره های گوناگون نظامی، خود را در برابر تهاجم دشمنان خارجی و توطئه های داخلی آماده می سازند.

واکنش های اضطراری بسیج

حوادث پیش بینی نشده مانند زلزله، سیل و توفان، هر ساله انسان های فراوانی را به کام مرگ می کشاند. گر چه اقدام برای پیشگیری، نخستین گام برای کاهش خسارت های ناشی از این حوادث است، ولی به امداد رسانی پس از وقوع این پدیده ها نیز نباید بی توجهی کرد. تجربه های تلخ گذشته که به از دست دادن هم میهنان مان در حوادث گوناگون به ویژه زلزله انجامید، زمینه حرکت مؤثر نیروهای بسیج در سراسر کشور شد.

آنان با آموزش شیوه های امداد و نجات و روش های پیش گیری و کاهش خسارت، آمادگی مردم را در برابر این حوادث، افزایش می دهند. هم اکنون ایران، یکی از سریع ترین کشورهای جهان در امدادرسانی به مناطق حادثه دیده است؛ چرا که نیروهای آگاه و هوشیار بسیج، در این برنامه نیز همچون فعالیت های دیگر خود، موفق عمل کرده اند.

امر به معروف و نهی از منکر در نگاه بسیج

هر حکمی از احکام اسلامی، اهمیتی دارد که بی توجهی به آن، اجرای احکام دیگر را نیز با مشکل روبه رو می سازد. در این میان، بی توجهی به احکامی که جنبه اجتماعی دارند، بیش از احکام دیگر، نابسامانی پدید می آورد. اسلام، روش جلوگیری از نابسامانی های اجتماعی را امر به معروف و نهی از منکر می داند. قرآن کریم و احادیث معصومان به صراحت بر این فریضه الهی تأکید می کنند و فراموشی آن را آفتی می دانند که سلامت دین و دنیا را به خطر می اندازد و جامعه را به فساد می کشاند.

یکی از وظایف مهم و دقیق بسیج، امر به معروف و نهی از منکر است. بسیج به عنوان نیرویی مردمی، وظیفه دارد با هرگونه فساد و انحراف اجتماعی برخورد کند. انجام چنین وظیفه حساسی، نیازمند تربیت نیروهای با تجربه و کار آزموده است که شیوه های برخورد درست با متخلفان را بشناسند و با شرایط و موقعیت های امر به معروف و نهی از منکر نیز آشنا باشند. امروزه، پایگاه های بسیج در سراسر کشور، برنامه منظم و گسترده ای را برای آموزش چنین افرادی پیش رو دارند.

 

تهیه و تنظیم: مهدی نعمایی؛ کارشناس ارشد اداره اطلاع رسانی معاونت اجتماعی - فارس


انتهای خبر // پایگاه خبری پلیس ایران

 

Scan me!
 
۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۳:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

یک شب زندگی به رسم رزمندگی

باسلام وخداقوت.

به اطلا ع  میرساند:بنا به خواست ونظر سرگروههای محترم  استان .همکارانی که متوانند بابرنامه ریزی درست وجامع وهماهنگی مدارس برنامه وفعایت(( یک شب زندگی به رسم رزمندگی)) رااجرا نمایند،به سرگروه اعلام نموده وگزارش مصور ارائه نمایند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۰۲ آذر ۹۸ ، ۱۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

جلسه درسیج

باسلام.لطفا دبیران محترم دفاعی   خواهردرجلسه ی توجیه ای  وگروه آموزشی دفاعی درتاریخ 6 آذرچهارشنبه  ساعت :15عصر  حتما شرکت نمایید.مکان جلسه :بسیج خواهران ؛شهید محلاتی 

۰۲ آذر ۹۸ ، ۱۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی

فراخوان های استان

فراخوان های استان

فراخوان های استان اصفهان سال تحصیلی 98-99  

 
ردیف عنوان فراخوان مهلت ارسال به استان  استانی
1 فراخوان طراحی آزمون استاندارد پایانی نوبت اول با پاسخ نامه. مخاطبین: دبیران محترم پایه نهم - دهم نظری - دوازدهم فنی  15 بهمن 98
2 فراخوان تهیه پویانمایی، نماهنگ یا فیلم  کوتاه آموزشی متناسب با محتوای کتب درسی. مخاطبین: دبیران محترم و دانش آموزان پایه نهم - دهم نظری - دوازدهم فنی 1 اسفند 98
۰۲ آذر ۹۸ ، ۱۱:۳۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خدیجه سورانی